نظرگاه

به نام آنکه اگر کوه ایستاده ز اوست / به نام حضرت حیدر به نام حضرت دوست

نظرگاه

به نام آنکه اگر کوه ایستاده ز اوست / به نام حضرت حیدر به نام حضرت دوست

بسم الله.

زمانه بر سر جنگ است
یا علی مددی
مدد ز غیر تو ننگ است
یا علی مددی


در این وبلاگ از سیاست خواهم نوشت و نقد خواهم کرد مسئولین و فعالان سیاسی را بر اساس آرمان های انقلاب. آرمان هایی که در فریاد ها و اعتراض های پدران و مادران ما در انقلاب57 هویداست. استقلال آزادی جمهوری اسلامی.
دوست تر می دارم که نظرات شما دوستان را هم ببینم در نقد نقدهایم و فضایی پر از گفت و گو در اینجا بوجود بیاوریم.


mohammad.nazargah@yahoo.com

http://nazargah1367.blogfa.com/ (نظرگاه در بلاگفا)

https://www.facebook.com/mohammad.tavakoli.10420

https://twitter.com/tavakoli1367


 

از همان ماه های ابتدایی آغاز به کار دولت گروهی از چهره های اصلاح طلب حامی دولت روحانی معتقد به تغییر در تیم اقتصادی دولت بودند و این خواسته شان را با زبان های مختلف به گوش دولتمردان می رساندند ، تکرار این خواسته همچنان هم ادامه دارد و دقیقا مشخص نیست که تیم اقتصادی دولت باید چه می کرد که رضایت این عده را جلب کند؟ ! طبیعتا کاهش تورم از 40 درصد به 8/5 درصد و افزایش نرخ رشد اقتصادی از منفی 7 درصد به مثبت 4/5 درصد و مثبت شدن تراز تجاری کشور بعد از چند دهه و ... از شانس و اقبال بلند روحانی و یارانش نبوده است و همین تیم اقتصادی با برنامه ریزی هایش باعث چنین وقایع مبارکی شده است.

 

گروهی دیگر از اصلاح طلبان حامی روحانی خواهان تغییر در وزارت کشور هستند و معتقدند این وزارتخانه با انتصاب هایش در سطح استان ها چندان با وعده های روحانی هماهنگ نیست. با بررسی عملکرد وزارت کشور در این سه سال می بینیم که این حرف چندان هم بی راه نیست و عملکرد رحمانی فضلی و تیم همراهش با وعده های روحانی و انتظارات مردم فاصله ای دارد اما برای تغییر در کابینه الویت مهم تری وجود دارد.

 

آنان که صحبت های علی جنتی در حضور اخیرش در صداوسیما را شنیده اند احتمالا این الویت مهمتر برای تغییر در کابینه را با بند بند وجودشان احساس کرده اند. اگر کسی بی خبر از همه جا به صحبت های وزیر ارشاد در گفتگوی ویژه خبری گوش می کرد ممکن بود فکر کند هنوز دولت احمدی نژاد بر سر کار است و جناب جنتی هم وزیر آن دولت است. اگر قرار بر تغییر در کابینه باشد حتما تغییر وزیر ارشادِ ناهماهنگ با وعده ها و سیاست های فرهنگی روحانی بیش از وزیر کشور و تیم اقتصادی الویت دارد ، اما چون فرهنگ همیشه در حاشیه است و برای حضرات فعال در دنیای سیاست ذیل سیاست تعریف می شود کسی حواسش به این ساز ناکوک زدن های آقای وزیر نیست.

 

اگر کمی با فاصله به این ماجرا نگاه کنیم خواهیم دید که جناب جنتی هم چندان مقصر نیست و مشکل، بزرگتر از این حرف هاست. مسئله ی اساسی شکافی است که بین دیدگاه های فرهنگی روحانی با دیدگاه های سایر نهاد های موازی عرصه ی فرهنگ وجود دارد.شکافی که با رفتار و گفتار "کج دار و مریز" آقای رییس جمهور هم نمی شود پنهانش کرد و بهتر است که یکبار برای همیشه تکلیف این موضوع روشن شود که دولت مکلف به اجرای وعده هایی است که اکثریت به آن رای داده اند یا باید دستورات و مصوبات نهادهای موازی دیگر را اجرا کند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۴۳
محمد ..

چند روزی کیهان نشینان و رسانه های همسوی شان با حقوق های نجومی بازی کردند و دولت و اصلاح طلبان را نواختند ، حالا هم لابد نوبت این سوی ماجراست که امتیازاتی که در شهرداری تهران به دیگران بذل و بخشش شده را علم کنند و اصولگرایان را با خاک یکسان کنند. مشغول بازی هستیم و این جور که پیداست خیلی هم خوش خوشان مان شده است از این بازی. قسمت بامزه ی ماجرا این جاست که وقتی به قانون و مقررات هم مراجعه می کنیم می بینیم که در هر دو تای این ماجراهای نجومی کاری خلاف قانون رخ نداده ! پس مشکل کار از کجاست؟

 

حضرات اصلاح طلب و اصولگرا هر وقت از بازی های سیاسی شان با برگ حقوق و مزایای نجومی خسته شدند خوب است از "نقش ایوان" دست بردارند و کمی هم به فکر حل ریشه ای این موضوع باشند. ساختار اقتصاد ایران دچار مثلث شوم "نفتی بودن" ، "دولتی بودن" و "رانتی بودن" است. ریشه ی موضوع حقوق های نجومی و امتیازات داده شده در شهرداری و امثال چنین مواردی در سایر نهادها که فعلا رو نشده است یا صلاح دیده اند که رو نشود را باید در همین مثلث جست و جو کرد. رفتن به سمت بازار آزاد و خصوصی سازی به معنای واقعی اش و دل کندن از پول مفت نفت یگانه راهی است که می تواند از این ریخت و پاش های بی حساب و کتاب جلوگیری کند. شاید چنین راهی همراه با درد و خونریزی هم باشد اما راهی جز این وجود ندارد و هر چقدر هم "این دست آن دست کردن"هایمان ادامه پیدا کند تنها نتیجه اش همین بهره وری بسیار پایین و هزینه های بسیار بالایی است که سیستم "نفتی - دولتی – رانتی" بر کشور تحمیل می کند.

 

آنان که دلواپس حقوق های نجومی اند خوب است به جای پریدن به این جریان و آن جریان یا این نهاد و آن نهاد یا مشغول شدن با سراب برخورد قضایی با دریافت حقوق هایی که طبق قانون پرداخت می شده کمی به ریشه ی وقوع چنین موضوعاتی هم فکر کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۲۳
محمد ..

سیاست ایرانی چنین اقتضا می کند که فعالان سیاسی وقتی به کرسی ریاست و مسئولیت تکیه می زنند دچار انواع مصلحت سنجی ها می شوند که آن ها را معمولا دچار محافظه کاری و انفعال می کند. بعنوان مثال می توان نظرات ضرغامی و نوع بیان آن ها در هنگام ریاستش بر صداوسیما و پس از رفتن از این سِمت با هم مقایسه کرد. در کلیات و اصولِ نظراتش تغییری رخ نداده اما دیگر از آن مصلحت اندیشی های هنگام مسئولیت خبری نیست یا مثال دیگرش در این سوی سپهر سیاست ایران مهدی کروبی است که وقتی نظراتش را در زمان ریاست بر مجلس ششم و پس از آن مقایسه می کنیم خواهیم دید که با این که او در زمان مسئولیتش بعنوان رییس مجلس نسبت به قبلی ها و بعدی های خود صریح تر بود اما باز هم رگه هایی از محافظه کاری در کلامش نمایان بود که در بعد از رفتنش از آن مسئولیت دیگر اثری از آن مشاهده نمی شد.

 

علی مطهری را می توان استثنایی بر این قاعده دانست. فردی که چه موافقش باشیم چه مخالفش نمی توانیم صراحتش را نادیده بگیریم. صراحتی که شاید عده ای تصورشان این بود که با تکیه زدن او بر کرسی نایب رییسی مجلس مانند دیگران طبق همان قاعده ی گفته شده کم رنگ شود اما خوشبختانه چنین نشد و علی مطهری همچنان مانند دوران پیش از نایب رییس مجلس شدن صریح و شجاعانه نظراتش را بیان می کند.

 

این شکل از رفتار و گفتار طبیعتا در ساختار سیاسی حاکم بر کشور تبعاتی هم دارد ، نمونه اش همین اعتراضات چند روز اخیر اقلیتی تندرو در مجلس نسبت به مطهری است. اعتراضاتی که رنگ و بوی مرگ خواهی برای او هم گرفت. بهانه شان هم واکنش نایب رییس مجلس به ماجرای انتشار فایل صوتی مرحوم منتظری است که به درستی خواهان توضیح مسئولان وقت و عذرخواهی شان در صورت بروز خطا شده بود.

 

اینکه مطهری صریح است و کرسی ریاست در این وجه از شخصیتش تغییری ایجاد نکرده نوید بسیار خوبی است برای آنان که صراحت را دوای دردهای سیاست ایرانی می دانند. صریح بودنِ از جنس علی مطهری دردسرهایی هم دارد که شاید باعث شود خیلی ها به دنبالش نروند اما کسانی که چنین شیوه ای را بر می گزینند شاید در کوتاه مدت متحمل ضررهایی هم بشوند لیکن در دراز مدت جامعه از منافع چنین صراحتی بهره مند خواهد شد.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۲۲
محمد ..


رییس سازمان بسیج مستضعفین از اعترافات جاسوسان امریکایی مبنی بر تلاششان برای سرد کردن کانون مساجد سخن گفته است. این که مقصود ایشان از جاسوسان امریکایی چه کسانی اند مشخص نیست و اینکه اعترافات آن ها چطور در دست آقای فرمانده رسیده  هم بر ما پوشیده است زیرا طبیعتا اعتراف گیری از متهمان کار بسیج نباید باشد. اما درباره ی مسئله ای که جناب نقدی معتقد است جاسوسان امریکایی به آن اعتراف کرده اند در یک کلام می شود گفت که باید فاتحه ی CIA را خواند اگر به جاسوسانش چنین ماموریتی می دهد.

 

بیاییم با هم صریح باشیم ؛ مگر مساجد ما که روزی قرار بود سنگری پر از مومنان باشد گرمایی برایش مانده است که آن ها بیایند برای سرد کردنش طراحی کنند؟ مگر همفکران جناب نقدی با یکسویه نگری هایشان و فراری دادن نسل جوان از مساجد اجازه می دهند گرمایی به وجود بیاید؟ مگر اختلافات همیشگی بین امامان جماعت مساجد و پایگاه های بسیج درون مساجد فرصتی برای گرم کردن کانون مساجد به حضرات می دهد؟

 

فرمانده عزیز و گرانقدر به جای آنکه پای امریکا را در هر موضوعی وسط بکشید و از اعترافات کرده و ناکرده ی آنان که جاسوس می خوانیدشان سخن بگویید برای خدا هم که شده یکبار با عینک واقع بینی وضعیت مساجد را بنگرید و برای اشکالاتش بدون آنکه گردن این و آن بیندازید با تصمیم گیران همفکری کنید.

 

فرافکنی و مقصر دانستن دیگران ساده ترین کاری است که می شود در مواجهه با مشکلات انجام داد. با نگاه تک بعدی و راندن افرادی که جور دیگری می اندیشند نمی توان مساجد را به کانون هایی گرم و فعال تبدیل کرد و با این روند همچنان فقط باید دلخوش بود به همان دهه ی اول محرم و لیالی قدر که مساجدی مملوی از جمعیت را شاهد باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۲۱
محمد ..


کنایه های روحانی به علی جنتی را می توان از دو زاویه نگریست : زاویه اول که بدبینانه است این که این صحبت ها را نمایشی بدانیم و معتقد باشیم که وزیر ارشاد به دستور روحانی در ماجرای ممنوعیت برگزاری کنسرت ها در مشهد کوتاه آمده است و روحانی برای آنکه وجهه ی خود را بین اهالی فرهنگ از دست ندهد به او عتاب کرده است. زاویه ی دوم این است که اینجور فکر کنیم که علی جنتی بنا بر تشخیص خودش آن ماجرا را ادامه نداده است و عقب نشینی کرده و بعد که خبر به روحانی رسیده او آن کنایه ها را حواله ی وزیرش کرده است.

 

در هر دو شکلش شخص آقای رییس جمهور مقصر است. اگر ماجرا آن شکل بدبینانه اش باشد که تقصیر ایشان روشن است و نیازی به بیان توضیح اضافه نیست و تنها می شود گفت که وای به ایشان و ما رای دهندگان به ایشان. اما در شکل دیگرش هم باز روحانی مقصر است که فردی مثل علی جنتی که پیش از این هم در این سه سال چندین بار در حوزه های سینما ، موسیقی ، کتاب ، تئاتر و ... خلاف سیاست های فرهنگی دولت عمل کرده است را انتخاب کرده و همچنان هم حاضر به کنار گذاشتن او نیست. اهالی فرهنگی باید خدای را شاکر باشند که معاونان آقای وزیر چندان با مواضع انفعالی او هماهنگ نیستند وگرنه معلوم نبود همین بهبودی اندک نسبت به گذشته هم در این عرصه بوجود می آمد.

 

 خوب است آقای رییس جمهور با وزیر محترم ارشاد صریح تر سخن بگوید و سیاست های فرهنگی دولت که بر پایه آن ها رای آورده اند را برای او مرور کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۲۱
محمد ..


معاون اول رییس جمهور می گوید که از وقایع تلخی که در دولت سابق و در زمان تحریم ها رخ داده چیزی نمی گوییم که خاطر مردم آزرده نشود . پیش از او هم برخی دیگر از  مقامات دولتی سکوت دولت را به نجابت دولت ، حفظ مصلحت و این جور موضوعات گره زده بودند. این که دلیل این سکوت نابجا چیست چندان اهمیت ندارد زیرا دلیلش هر چه که باشد نتیجه اش این می شود که مردم در انتخابات 96 خاطر دولتمردان فعلی را آزرده کنند.

 

حسن روحانی  برای انتخابات پیش رو فقط و فقط یک رقیب دارد و آن هم عدم صراحت و سکوت خودش و دولتش است. روحانی و تیم همراهش باید همان سال اول همه ی آنچه تحویل گرفته بودند را شفاف و صریح برای مردم تشریح می کردند تا ما مردم فراموشکار اینقدر زود یادمان نرود که در تابستان 92 و قبل از آن کشور دچار چه وضعیتی اسفباری بود.

 

این سکوت ها و ناگفته نگه داشتن ها روزی گریبان خود روحانی را می گیرد . وقت زیادی تا آن روز باقی نمانده و خوب است مشاوران "آشنا"ی آقای رییس جمهور کمی ایشان را از این قبیل مصلحت سنجی های نابجا نهی کنند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۲۰
محمد ..




فراکسیون "امید" که در ابتدا با حدود 110 نفر کار خود را آغاز کرد در این روزها تعداد اعضایش به 70 نفر رسیده است. دلیل این ریزش اعضا را می توان در اشتباه جریان اصلاحات در موضوع انتخاب رییس مجلس جست و جو کرد. یکسان دانستن فهرست ائتلافی "امید" با جریان اصلاحات باعث شد که عارف در رقابتی وارد شود که نتیجه اش از قبل روشن بود. اما این 70 نفره شدن فراکسیون "امید" این امید را به ناظران صحنه ی سیاست داد که حداقل این تعداد تکلیفشان روشن است و اصلاح طلب اند اما حضرات "امیدی" این امید را هم ناامید کردند.



به این وقایع توجه کنید : حقوق های نجومی،انتشار فایل صوتی مرحوم منتظری،اعلام ممنوعیت برگزاری کنسرت های در مشهد،گذشت دو هزار روز از حصر کاندیداهای معترض به انتخابات88 ، افزایش محدودیت ها برای فعالیت خاتمی و ...



حداقل انتظار از یک تشکل اصلاح طلب این است که در برابر این موضوعات واکنشی از خود نشان دهد اما فراکسیون "امید" ترجیح داده است با سکوت از کنار این مسائل بگذرد. موضع گیری هایی گاه و بی گاه محمود صادقی ، الیاس حضرتی و حتی خود آقای عارف  و چند نفر دیگر موضع گیری های شخصی این آقایان محسوب می شود و در جای خود شاید بتواند مفید باشد اما هیچکدام از این اظهار نظرها تبدیل به موضع رسمی فراکسیونی نشده است. اعضای فراکسیون "امید" اگر در این توهم اند که با سکوت و عدم موضع گیری در این قبیل مسائل می توانند تایید صلاحیتشان در دوره ی بعدی را تضمین کنند خوب است که یک نفر پیدا شود و از خواب ناز بیدارشان کند. شورای نگهبان نشان داده است که برای رد صلاحیت افراد از سکوتشان هم می تواند دلیلی بتراشد، پس بهتر است که اعضای این فراکسیون ، امید آنان که با رایشان بر صندلی بهارستان تکیه زده اند را ناامید نکنند و از خواب زمستانی در فصل تابستان برخیزند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۲۰
محمد ..


 

ظاهر ماجرا این است : کاروان ایران  نسبت به دوره ی قبل پسرفت داشته است و از رتبه 17 به 25 تنزل کرده ایم اما پسِ این ماجرا وقایع دیگری هم هست که فراتر از این آمارهاست. اتفاقاتی مهمتر از رنگ مدال ورزشکاران. در این که در کشتی فرنگی ، تکواندو ، بوکس و پرتاب دیسک توقعات به حق علاقه مندان به ورزش برآورده نشده شکی نیست اما :

1ــ مجبتی عابدینی که در دوره ی قبل در رشته شمشیر زنی نفر آخر شده بود جز 4 نفر برتر المپیک شد.2ــ کیمیا علیزاده اولین مدال تاریخ ورزش زنان ایران در المپیک را کسب کرد.3ــ زهرا نعمتی بعنوان اولین زن آسیایی حضور همزمان در المپیک و پارالمپیک را تجربه می کند.4ــ علیرضا فغانی،رضا سخندان و محمدرضا منصوری برای اولین بار در تاریخ ورزش آسیا فینال رقابت های المپیک در رشته فوتبال را قضاوت کردند. 5ــ قاسم رضایی اولین فرنگی کاری که در ایران صاحب دو مدال المپیک شده است. 6ــ حسن تفتیان برای اولین بار در ورزش دو و میدانی ایران به نیمه نهایی دوی صد متر المپیک راه پیدا کرد. 7ــ ایران در اولین دوره حضورش در رشته والیبال جز هشت تیم برتر المپیک شد. 8ــ حسن یزدانی ــ اعجوبه ی کشتی جهان ــ بعد از 16 سال ایران را در کشتی آزاد صاحب مدال طلای المپیک کرده و ...

این موارد موفقیت های بزرگی است که نباید لابلای نقدهایی که به عملکرد کاروان اعزامی ایران به المپیک بیان می شود از خاطر برود.

 

از شکست در رشته هایی که توقع مدال می رفت هم باید درس گرفت ؛ خوشبختانه دلایل عدم موفقیتمان در آن رشته ها کاملا روشن است و نیازی به تشکیل آن کمیته ی کلیشه ای بررسی شکست ها هم نیست ، در کشتی فرنگی ناموفق بودیم زیرا بعد از المپیک لندن محمد بنا را از دست دادیم و بعد از مدتی طولانی دوباره یادمان آمد دوای درد کشتی فرنگی همین آقای بنا ــ بهترین مربی کشتی فرنگی جهان ــ است. همین دیر سپردن تیم به او باعث شد نتیجه ی مناسب گرفته نشود، شاید گفته شود که دو سال در قیاس با ورزش ایران زمان خوبی است اما آنانکه با شیوه ی کار بنا آشنا هستند به خوبی می دانند که او مردِ از المپیک تا المپیک است. همانطور که در لندن2012 با جوانانش که از تیم های پایه چند سال در کنار هم بودند آن افتخار تکرار ناشدنی را آفرید.

در تکواندو موفق نشدیم زیرا رییس فدراسیون هنگامی که رضا مهماندوست را از دست داد نفهمید از دست دادن یکی از سه مربی برتر جهان در تکواندو یعنی چه و حالا که کِشتی تکواندوی ایران را در حال غرق شدن می بیند به جای عذرخواهی از آن اشتباه بزرگ مدیریتی مهماندوست را با الفاظی ناشایست می نوازد.

در بوکس به آنچه که باید، نرسیدیم  زیرا ورزشکار قصه ی ما بیش از آنکه به فکر مبارزه با حریفانش باشد به فکر مبارزه با امکانات کم و مسئولان همیشگی فدراسیون بود. کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش هم به جای آنکه سر و سامانی به این وضع بدهند تماشاگر این مبارزه ی داخلی شدند.

دلیل عدم موفقیت در پرتاب دیسک را هم بیش و پیش از هر کسی ، خودِ احسان حدادی می داند. حواشی ، ورزشکارانی برتر و بزرگتر از پرتابگر دیسک ما را هم در ورزش جهان زمین زده است.

 

خلاصه آن که نتایج ایران در المپیک متوسط بوده است و نه نیازی است که عزا بگیریم و نه آن قدر شادی آور بوده که "بر طبل شادانه بکوبیم" و بهتر آن است که تا "باز هم مدرسه مان دیر نشده" به فکر المپیک بعدی باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۱۸
محمد ..


ماجرای ممنوعیت برگزاری کنسرت ها در مشهد بخش پیدای کوه یخ قانون گریزی در یک جریان سیاسی – اندیشه ای است. جریانی که از سال 1384 تا 1392 قوه ی مجریه را در دست گرفت و آنقدر قانون ستیزی کرد که صدای مجلس اصولگرا هم در آمد و رییس مجلس میزان قانون شکنی های آن دولت را اعجاب آور دانست.

 

 حالا همان جریان با همراهی امام جمعه ی شهر مشهد قانون را هیچ می انگارد و برای خود جایگاهی فراتر از قانون قائل است. قسمت بامزه ی ماجرا این جاست که این جماعت هر وقت که لازم باشد از توصیه ی صوری به قانونگرا بودن علیه رقیبان خود استفاده می کند . مثلا وقتی چند نقد ملایم به عملکرد شورای نگهبان می شود از طریق تریبون های پرشمارشان همه را به قانون دعوت می کنند ، و البته نمی گویند که کدام قانون نقد نهادی از نهادهای نظام را ممنوع اعلام کرده است؟

 

باید برای قانون ستیزی این حضرات که جلوه ی کوچکی از آن در ماجرای لغو و ممنوعیت برگزاری کنسرت ها قابل مشاهده است در سطوح بالای مملکت فکری شود. اگر در همین روزها و برای چنین مسائلی که شاید در نگاه عده ای بی اهمیت جلوه کند جلوی این جور قانون شکنی ها گرفته نشود مشخص نیست که در آینده چه بر سر این کشور بیاید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۱۸
محمد ..

 

در چند روز اخیر از جمله مباحث پر سر و صدا که افراد مختلفی از جمله دستیار ویژه رییس جمهور و نایب رییس مجلس درباره اش اظهار نظر کرده اند نظرات مرد لابی ها درباره ی حصر سران جریان معترض به انتخابات88 بوده است. باهنر که با هنرش (!) گاه تیتر یک رسانه های اصلاح طلب است و در روز بعد از کیهان نشینان هم جلو می زند از پیغامی به میرحسین موسوی سخن گفته است که : "در صورت دست کشیدن از دنیای سیاست مسئله حصر قابل حل است". بدیهی ترین سوال در برابر چنین اظهار نظری این است که جناب باهنر در کجای این ماجرا هستند که چنین پیشنهادی می دهند؟ آیا نقش واسطه ی یک پیغام رسمی را ایفا می کنند؟ بر فرض محال که محصورین هم چنین خواسته ای را بپذیرند بعد از آن رفع حصر رخ می دهد؟

 

طبیعتا محمد رضا باهنر در جایگاهی نیست که مقامات ارشد نظام او را واسطه ی پیام رسانی به محصورین کنند ، در نتیجه هیچ تضمینی برای تحقق این حرفِ او نیست. پس هدف از بیان چنین نظراتی چیست؟ اگر انتخابات88 را به یاد بیاوریم به نامه ای از باهنر بر می خوریم که خطاب به رهبری نظام نوشته شده است که دلواپسانه از پیروزی قریب الوقوع میرحسین موسوی سخن می گوید و با توجه به سابقه ی میرحسین در دولت زمان جنگ و اختلافات او با رییس جمهور وقت خواهان آمادگی های لازم می شود.

نظر اخیر باهنر راجع به حصر را هم می توان چیزی شبیه همان نامه دانست و از سر توهمِ "احساس تکلیف". در نتیجه اساسا چنین نظراتی را نباید جدی اش گرفت چه برسد به اینکه افرادی در سطوح بالای دولت و مجلس در برابرش واکنش نشان دهند.

 

برای خارج کردن موضوع حصر از این حالتِ "استخوان لای زخم" آنچه نیاز است اقدام و صراحت است نه این جور نظرات بی فایده و بدون ضمانت اجرا. آقایان تصمیم گیر در این موضوع خوب است تکلیفشان را با خودشان و محصورین روشن کنند. اگر این عزیزانٍ در حصر مرتکب جرمی شده اند مانند دیگران دادگاهی شان کنند و بعد از شنیدن دفاعیاتشان حکم لازم را بدهند ، اگر هم این حصر که بیش از دو هزار روز از آن می گذرد برای "تامین امنیت عمومی" یا هر دلیل درست یا غلط دیگری بوده است حالا بعد از گذشت شش سال و با توجه به تغییراتی که در سپهر سیاست ایران رخ داده است وقت آن رسیده که تا دیر نشده در این وضعیت تجدید نظری صورت گیرد.

انتظار بیان صریح موانع پیش روی تصمیم گیران برای حل این معضل ، از رییس شواری عالی امنیت ملی و دبیر این شورا و سایر اعضایی که بواسطه ی پست دولتی شان عضو شورا هستند قاعدتا نباید توقع چندان زیادی باشد ، البته اگر حضرات دولتی اعتدال را با انفعال اشتباه نگرفته باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۵
محمد ..