به بهانه ی دستگیری تتلو
دهه ی هفتادی ها و دهه ی هشتادی ها و احتمالا به زودی دهه ی نودی ها چند سالی است که ذهن آنان که اهل جامعه شناسی اند را به خود مشغول کرده است. نوجوانان و جوانانی که با نسل پیش از خود تفاوت های اساسی دارند. تفاوتی فراتر از اختلافات معمول بین نسلی.
در نتیجه ی این تفاوت های اساسی باید نوع مواجهه ی با آن ها هم تفاوت هایی مشخص با شکل همیشگی و مرسوم داشته باشد. نمی توان و نباید با افکار پوسیده و بسته ی دهه ی شصت به سراغ آن ها رفت ، اگر چنین کنیم بازی را پیش از شروع باخته ایم.
این جماعت فقط مختص تهران یا به قول برخی "ونک به بالا" نیست و اینکه فکر کنیم اقلیتی "بچه پولدار" و بی درد هستند هم اشتباه است. با گسترش فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دیگر این دهه ی هفتادی ها و ... تبدیل به ماجرایی وسیع تر از چند نوجوان الکی خوش شمال شهر تهران شده است.
تتلو و آنچه ارائه می دهد برای اینان جذابیتی فوق العاده دارد و این حجم عجیب و غریب هواداری از او را باید با نگاهی درست تجزیه – تحلیل کرد. این فرد و نوع موسیقی اش و هوادارانش شاید برای امثال حقیر چندان قابل فهم نباشد اما فهم این موضوع نباید کار سختی باشد که دادگاهی کردن چنین فردی با چنان دلیلی که اعلام شده است همان مواجه شدن با این نسل جدیدِ عجیب با افکار دهه ی شصت است که نتیجه اش پیشاپیش روشن است : بازی را شروع نکرده باخته ایم.