وقتی "سوراخ دعا" گم می شود.
چند روزی کیهان نشینان و رسانه های همسوی شان با حقوق های نجومی بازی کردند و دولت و اصلاح طلبان را نواختند ، حالا هم لابد نوبت این سوی ماجراست که امتیازاتی که در شهرداری تهران به دیگران بذل و بخشش شده را علم کنند و اصولگرایان را با خاک یکسان کنند. مشغول بازی هستیم و این جور که پیداست خیلی هم خوش خوشان مان شده است از این بازی. قسمت بامزه ی ماجرا این جاست که وقتی به قانون و مقررات هم مراجعه می کنیم می بینیم که در هر دو تای این ماجراهای نجومی کاری خلاف قانون رخ نداده ! پس مشکل کار از کجاست؟
حضرات اصلاح طلب و اصولگرا هر وقت از بازی های سیاسی شان با برگ حقوق و مزایای نجومی خسته شدند خوب است از "نقش ایوان" دست بردارند و کمی هم به فکر حل ریشه ای این موضوع باشند. ساختار اقتصاد ایران دچار مثلث شوم "نفتی بودن" ، "دولتی بودن" و "رانتی بودن" است. ریشه ی موضوع حقوق های نجومی و امتیازات داده شده در شهرداری و امثال چنین مواردی در سایر نهادها که فعلا رو نشده است یا صلاح دیده اند که رو نشود را باید در همین مثلث جست و جو کرد. رفتن به سمت بازار آزاد و خصوصی سازی به معنای واقعی اش و دل کندن از پول مفت نفت یگانه راهی است که می تواند از این ریخت و پاش های بی حساب و کتاب جلوگیری کند. شاید چنین راهی همراه با درد و خونریزی هم باشد اما راهی جز این وجود ندارد و هر چقدر هم "این دست آن دست کردن"هایمان ادامه پیدا کند تنها نتیجه اش همین بهره وری بسیار پایین و هزینه های بسیار بالایی است که سیستم "نفتی - دولتی – رانتی" بر کشور تحمیل می کند.
آنان که دلواپس حقوق های نجومی اند خوب است به جای پریدن به این جریان و آن جریان یا این نهاد و آن نهاد یا مشغول شدن با سراب برخورد قضایی با دریافت حقوق هایی که طبق قانون پرداخت می شده کمی به ریشه ی وقوع چنین موضوعاتی هم فکر کنند.