نظرگاه

به نام آنکه اگر کوه ایستاده ز اوست / به نام حضرت حیدر به نام حضرت دوست

نظرگاه

به نام آنکه اگر کوه ایستاده ز اوست / به نام حضرت حیدر به نام حضرت دوست

بسم الله.

زمانه بر سر جنگ است
یا علی مددی
مدد ز غیر تو ننگ است
یا علی مددی


در این وبلاگ از سیاست خواهم نوشت و نقد خواهم کرد مسئولین و فعالان سیاسی را بر اساس آرمان های انقلاب. آرمان هایی که در فریاد ها و اعتراض های پدران و مادران ما در انقلاب57 هویداست. استقلال آزادی جمهوری اسلامی.
دوست تر می دارم که نظرات شما دوستان را هم ببینم در نقد نقدهایم و فضایی پر از گفت و گو در اینجا بوجود بیاوریم.


mohammad.nazargah@yahoo.com

http://nazargah1367.blogfa.com/ (نظرگاه در بلاگفا)

https://www.facebook.com/mohammad.tavakoli.10420

https://twitter.com/tavakoli1367

۱۲ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

احتمالا نوشتن از "مکتب ایران" و دفاع از این نظر با این قلم تعجب آور باشد لکن به فرموده ی پیشوای عادل ، حضرت امیر (ع) آن چه برای ما اهمیت دارد "ما قال" است و نه "من قال". آن زمان که یکی از مسئولان ارشد دولت سابق از "مکتب ایران" گفت خیلی ها به او و نظرش تاختند و این نظر را "باستان ستایی افراطی" نامیدند و ابراز نظرهایی از این جنس را قرار دادن "اسلام در مقابل ایران" نامیدند، حتی کار به جایی رسید که متوهمانه او را فردی "مرتبط با فراماسونرها" معرفی کردند ! اما آیا به واقع آن نظر این قدر که تبلیغ شد بد و خطرناک بود؟ یکبار با هم اصل نظر مشایی را می خوانیم : "از مکتب اسلام دریافت‌های متنوعی وجود دارد اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم"

 

شاید فهم این مطلب در آن زمان که خبری از داعش نبود کمی مشکل می نمود اما در این روزها که داعش تبدیل به خطر بزرگی برای همه ی جهان شده است راحت تر می شود فهمش کرد. در این روزها که به هزار و یک دلیل از جمله کم کاری ما در معرفی درست وجه رحمانی اسلام ، داعش و تفکر داعشی برای مردمی که در غرب زندگی می کنند مساوی با اسلام شده و هرس از اسلام و مسلمین جزیی لاینفک از زندگی شان است راحت تر می توان مفهوم "مکتب ایران" را درک کرد.

 

ایران برای جهانیان سرزمین و تمدنی قابل احترام است که همواره به نیکویی از آن یاد می شود؛ این فرصت بالقوه زمینه ی بسیار خوبی است برای ارائه ی چهره ی واقعی اسلام به دیگران.

قرائت ایرانی از اسلام که همان "اسلام ناب" مورد تاکید رهبران نظام است البته اگر همراه با عمل در داخل جامعه ی ایرانی باشد می تواند امکان موفقیت در ارائه چهره ی واقعی اسلام به دیگران را چندین برابر کند.

 

سخن از اسلامی که در آن مدارا با دیگران توصیه شده است بگوییم و در عملمان با خودمان هم نتوانیم مدارا کنیم ، سخن از اسلامی که زن را لطیفه ای مانند گل می داند بگوییم و در عمل زنان این سرزمین را گاه از حقوق اولیه شان محروم کنیم و بواسطه ی نوع پوششی که انتخاب کرده اند تحقیرشان کنیم، سخن از اسلامی که در آن جایگاه عقل در کنار نقل معصوم است بگوییم و خود دچار اخباری گری باشیم و ...

اگر این چنین باشیم حتی با تبلیغ قرائت درست از اسلام هم تا وقتی در عملمان نشانی از آن نباشد بعید است بتوانیم نگاه دیگران به اسلام را تغییر دهیم.   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۲
محمد ..

در این سالها از جمله موضوعاتی که اذهان افراد بسیاری که در زمینه های فرهنگی – اجتماعی فعالیت می کنند را درگیر خودش کرده ادبیاتی است که کاربران فضای مجازی در شبکه های اجتماعی در مواجهه با رویدادهای مختلف به کار می برند. ادبیاتی که گویی فحاشی و استفاده از الفاظ ناپسند جزیی لاینفک از آن شده است. در بیشتر نظراتی هم که درباره ی این معضل اجتماعی بیان می شود نوک پیکان انتقادات به سمت فضای مجازی است و این گونه از نظرات بر می آید که آن چیزی که باعث بوجود آمدن این جو نامناسب شده است نه تک تک افراد ، که بستری است که در آن این ادبیات به کار می رود. راه حل کلیشه ای هم که ارائه می شود دوری گزیدن از این فضا و رفتن به سمت روابط سنتی و "کانون گرم خانواده" است. راه حلی به شدت کلیشه ای و فرافکنانه برای رهایی از تفکر بیشتر در باب چرایی این معضل.

به واقع اگر از فضای مجازی خبری نبود ما دیگر شاهد این ادبیات پر از الفاظ رکیک و تند نبودیم؟ در همان روابط سنتی و "کانون گرم خانواده" و دوران ماقبل گسترده شدن فضاهای مجازی خبری از بی ادبی نبود؟

ما مردمِ نازنین که این چنین بی محابا به صفحه ی صغیر و کبیر رحم نمی کنیم و هر چه از دهان مبارکمان در می آید را گاهی حتی نثار افرادی می کنیم که بی خبر از همه جا هستند همان مردمی هستیم که گاه در جمع های مردانه ، گاه در خلوت های زنانه ، گاه در استادیوم های ورزشی ، گاه در پشت چراغ قرمز و هنگام رانندگی ، گاه در مدرسه و دانشگاه ، گاه در غیاب افراد و پشت سرشان ، و حتی گاهی در خلوت مان و جلوی آیینه با همین ادبیات زننده سخن می گوییم و تنها کاری که فضای مجازی کرده است این بوده که خودِ واقعی مان را بیش از گذشته به خودمان نشان داده است.

" آینه چون نقش تو بنمود راست / خود شکن، آئینه‌شکستن خطاست"  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۸:۲۱
محمد ..

 


1-    حدود دو هفته  پیش پیامکی هشدار آمیز برای عده ای از فعالان رسانه ای ارسال شد که در آن درباره ی "هرگونه ارتباط و همکاری با عناصر معاند خارج از کشور  از طریق ایمیل، پورتال‌های امن و سایر وسایل ارتباطی" هشدار داده شده بود و این موضوع "عملی مجرمانه و موجب پیگرد قضایی" خوانده شده بود. در انتهای پیام هم جمله ای تاکید آمیز با این مضمون "این پیامک به منزله آخرین هشدار امنیتی است" آمده بود. وزارت اطلاعات در سطح وزیر به این ماجرا واکنش نشان داد و علاوه بر رد  انتساب این پیامک به این وزراتخانه آن را  "یک اقدام ناشیانه و غیرکارشناسانه" دانست. دستگاه قضا هم ابتدا در سطح سخنگو واکنش تاییدآمیز و ملایمی نسبت به اصل این موضوع داشت اما به صراحت اعلام کرد که منشاء این پیامک دستگاه قضایی نبوده است. دادستانی تهران هم انتساب این پیامک به دادستانی را تکذیب کرد.

2-    در همان روزها که مسئولان مشغول تکذیب انتساب این پیامک به نهاد متبوعشان بودند وزیر ارتباطات با حضور در صحن علنی مجلس اعلام کرد که : "دو سال و نیم قبل یکی از اپراتورهای کشور اطلاعات خود را در اختیار یکی از نهادها گذاشت اما این اطلاعات از سوی یکی از همکاران آن نهاد به بیرون درز کرد. " آقای وزیر نامی از این نهاد نبرد و دستگاه قضایی هم درباره ی اینکه آیا این اقدام  با مجوزهای قانونی انجام گرفته یا خیر هم سکوت کرده است. "نهاد مورد نظر هم در دسترس نمی باشد."

3-    در وقایع 88 و بعد از "جنایت" کهریزک کمیته ای از طرف نمایندگان مجلس وقت برای رسیدگی به وضعیت زندانیان و هم چنین زندان ها ماموریت پیدا کرد. از مطالبی که اعضای آن کمیته در آن زمان مطرح کرده بودند وجود زندان هایی بود که نه زیر نظر سازمان زندان هاست و نه نیروی انتظامی از آن ها مطلع است.

4-    در همان وقایع 88 و قبل تر از آن 18تیر78 گاهی به مواردی برمی خوریم که افرادی دستگیر می شوند اما تا چند روز خانواده هایشان از این موضوع بی خبر نگه داشته می شوند و وقتی این خانواده ها به نیروی انتظامی مراجعه می کنند آن ها هم از دستگیری فرد مورد نظر ابراز بی اطلاعی می کنند. و معمولا بعد از چند روز خبری از فرد دستگیر شده به خانواده اش داده می شود.

وقتی این چهار مورد را کنار هم قرار می دهیم می توانیم به این نتیجه برسیم که احتمالا - تاکید می کنم احتمالا- ما با نهاد یا نهادهایی مواجه هستیم که موازی ، ناهماهنگ و غیر پاسخگو هستند و در موارد متعددی هزینه های سنگینی هم بر نظام تحمیل کرده اند. البته این فقط یک احتمال است و اگر حضرات مسئول در این نهاد یا نهادها پاسخگو باشند و با رسانه ها شفاف تر مواجه شوند شاید دیگر نیازی نباشد که برای پیدا کردن مجهولات قطعات پازل را کنار هم قرار دهیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۵ ، ۱۶:۳۴
محمد ..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۱۶:۵۲
محمد ..


بحث درباره ی حضور نظامی ایران در جنگ با تروریست ها در برخی از کشورهای منطقه از موضوعاتی است که طی سال های اخیر بیش از گذشته در بین مردم جا باز کرده است و معمولا هر کس درباره اش از زاویه ی نگاه خود نظری دارد. گروهی این موضوع را به مفاهیم مذهبی گره زده و این حضور را صرفا در جهت دفاع از حریمِ حرم اهل بیت می دانند،جماعتی دیگر ماجرا را از زاویه امنیت ملی می نگرند و این حضور نظامی را از آن جهت که خطر تروریست ها را از کشور دور می کند شایسته ی تقدیر می دانند،عده ای این موضوع را نه جنگ با تروریست ها بلکه دفاع از دولت های مستقر در عراق و سوریه تحلیل می کنند، گروهی افراد حاضر در این نبرد و خانواده هایشان را متهم به دریافت امکانات برای رفتن به این جنگ می کنند،برخی این شکل از حضور را در راستای تقویت "جبهه مقاومت" و مبارزه با "استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل" می دانند،جماعتی معتقدند که منافع ملی ایران در دوری گزیدن از این جنگ است و این وقایع را جنگی داخلی می پندارند،عده ای بازی سخیف "عرب – عجم" را پیش می کشند و معتقدند نباید به اعراب کمک کرد و ...

خلاصه هر کس از زاویه ای به این ماجرا نگاه می کند ، اما به واقع بازتاب این نگاه های مختلف و متفاوت در صداوسیمای ما چگونه بوده است؟ آیا نمایندگان این نگاه های مختلف به این نوع از حضور ایران در جنگ با تروریست ها جایی در رسانه ای که "ملی" اش می خوانند دارند؟ آیا این که فقط برخی اهانت ها و تهمت ها به نظامیان حاضر در جنگ با تروریست ها و خانواده هایشان را با لحنی خاص بیان کنیم و با احساسات گرایی مفرط به این جماعت افراطی که در زمان جنگ تحمیلی هم اهل توهین و تهمت به رزمندگان بودند و الان هم همان روش را تکرار می کنند پاسخ دهیم به وظیفه مان عمل کرده ایم؟

 این شکل از مطرح کردن نظرات آنان که در این موضوع جور دیگری می اندیشند بیشتر شبیه یک بازی است ، یک بازی برای اینکه حرف کسانی که منطقی ، محترمانه و مستدل منتقد عملکرد ایران در این موضوع هستند شنیده نشود. برای جلوگیری از سوءتفاهم احتمالی ذکر این نکته را ضروری می دانم که حقیر از سه زاویه ی منافع ملی ، عقل و شرع حضور نظامی ایران در جنگ با تروریست ها در برخی از کشورهای منطقه را کاملا منطقی و موجه می دانم و موضوع این نوشته نه تایید نظرات مخالفان این رویه بلکه تاکید بر این نکته است که باید حق آنان که مخالف این رفتار ایران هستند و اتفاقا در همین جامعه هم زندگی می کنند و شاید مشکلی هم با کلیت نظام نداشته باشند به رسمیت شناخته شود و حرفشان انعکاس درستی داشته باشد.

اگر قرار باشد صداوسیما "رسانه ی ملی" باشد باید به لوازم چنین لفظی هم پایبند بود. نمی شود داد ملی بودن رسانه مان گوش فلک را کر کرده باشد اما خبری از چند صدایی در آن نباشد.

البته شاید چنین توقعاتی از رسانه ای که بعنوان مثال با وجود گذشت نزدیک به دو دهه از وقایع 18تیر78 همچنان از گفتگو با مقامات رسمی دولت وقت درباره ی آن موضوع ابا دارد کاملا نابجا باشد اما این توقع که حداقل با این وضعیت از این لفظ "رسانه ی ملی" استفاده نکنند احتمالا توقع زیادی نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۰
محمد ..

8- سه موضوع "گسترش همکاری با کشورهای منطقه و جهان" ، " استفاده از ظرفیت سازمان های بین المللی و منطقه ای" و "رصد برنامه های تحریم و افزایش هزینه برای دشمن" از مواردی است که به دستگاه دیپلماسی کشور مرتبط است و تیم سیاست خارجی دولت باید آن را بر عهده بگیرد. برای تحقق دو موضوع اول پیش از هر کاری نیاز بود که ایران از حالت "امنیتی" و "تهدید برای صلح و امنیت بین الملل" خارج و به حالت "سیاسی" و کشوری که به قوانین و ساختارهای بین المللی احترام می گذارد تغییر وضعیت دهد که این امر تا حدود بسیاری با برجام محقق شد ، اما درباره ی موضوع سوم یعنی رصد تحریمها و افزایش هزینه برای دشمن احتیاج به هماهنگی بسیار بیشتر و گسترده تری بین وزارت خارجه ، تیم اقتصادی دولت و بخش خصوصی ، نهادهای نظامی ، قوه قضاییه و دیگر مسئولان تصمیم گیر و مشاوران تصمیم ساز نظام است ، و هم چنین افزایش اختیارات دستگاه دیپلماسی کشور برای انجام وظایفش باید در دستور کار قرار گیرد.

9- موضوع "انتقال فناوری های پیشرفته و تامین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج" بعنوان یکی دیگر از سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی هم بواسطه ی تحریم ها امکان تحققش نبود که بعد از برجام و رفع تحریم های این حوزه امکان محقق شدنش فراهم شده است و باید دید در افق پیش رو دولتی ها چه خواهند کرد.

10-"افزایش ذخایر راهبردی نفت و گازو افزایش صادرات در این حوزه و توسعه ی ظرفیت های تولید نفت و گاز بویژه در میادین مشترک" و هم چنین "بالا بردن صادرات محصولات پتروشیمی از طریق تکمیل زنجیره ی ارزش صنعت نفت و گاز" بعنوان بخش دیگری از سیاست های اقتصاد مقاومتی احتیاج به دو مولفه ی مهم سرمایه گذاری خارجی و فناوری های پیشرفته دارد. همانطور که در مورد قبل ذکر شد این دو موضوع بواسطه ی تحریم ها امکان تحققش نبود و برجام، می تواند کلیدی برای حل این مشکل باشد. آنان که در پاسخ به چنین نگاهی از توانایی های سرشار بومی و سرمایه های داخلی سخن می گویند خوب است پیش از بیان چنین پاسخی به عملکرد کشور در حوزه ی انرژی بخصوص در میادین مشترک در یک دهه ی اخیر نگاهی بیندازند.

11- "صرفه جویی در هزینه های عمومی کشور" از طریق "منطقی سازی اندازه ی دولت" و "حذف دستگاه های موازی و غیر ضرور" از دیگر نکاتی است که در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به آن اشاره شده است. دولت روحانی برای منطقی سازی اندازه دولت به ازای هر 5 نفر بازنشسته مجوز استخدام یک نفر را داده است در حالی که در گذشته این مجوز به ازای هر سه نفر بازنشسته داده شده بود. کارنامه ی دولت درباره ی حذف دستگاه های موازی منفی است و اثری از این کار درست و حیاتی در اقدامات دولت دیده نمی شود.

12- "افزایش سهم درآمدهای مالیاتی" و "قطع وابستگی بودجه به نفت" از موضوعات دیگر آمده در سیاست های اقتصاد مقاومتی است. از مواردی که نمایندگان منتقد دولت هم در این دو سه سال اخیر به آن اذعان دارند افزایش سهم مالیات و کاهش سهم نفت در بودجه است.

13- "شفاف سازی و جلوگیری از اقدامات و فعالیت ها و زمنیه های فسادزا" نکته ی دیگری است که در سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی بر آن تاکید گردیده است. برای سنجش عملکرد دولت در این موضوع می توانیم نگاهی بیندازیم به رتبه کشور در زمینه فساد اداری در سالهای اخیر :
سال 1392 : رتبه ی ایران 144 ، سال 1393 : رتبه ی ایران 136، سال 1394 : رتبه ی ایران 130 .
این روند نشانگر مثبت بودن نسبی عملکرد دولت در این زمینه است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۵:۳۶
محمد ..

4- دیگر نکته ای که در سیاست های اقتصاد مقاومتی آمده است "استفاده از ظرفیت اجرای هدفمند سازی یارانه ها" برای "افزایش تولید، اشتغال، کاهش شدت مصرف انرژی، ارتقاء شاخص های عدالت اجتماعی" است. دولت در زمینه ی اجرای قانون هدفمندی یارانه ها به شدت ترسو و کند عمل می کند. البته نسبت به دولت سابق این قانون بهتر اجرا شده است و نوع اجرا به قانون نزدیک تر است لکن با این گونه اصلاحات لاک پشتی نمی شود به اهداف آن رسید. دولت روحانی باید با مردم صریح باشد و بگوید که طبق قانون این پرداخت نقدی فقط و فقط حق آنانی است که نیازمند دریافت آن هستند نه همه ی مردم. و باقی مانده ی این منابع باید صرف اموری شود که نتیجه اش افزایش تولید ، بهبود اشتغال ، اصلاح الگوی مصرف انرژی و تحقق عدالت اجتماعی گردد و این موضوعات جز با حذف گسترده ی غیرنیازمندان به دریافت یارانه رخ نمی دهد. ذکر این نکته ضروری است که در همین دو سه سال اخیر با اصلاحات جزیی در اجرای این قانون دولت توانسته است با اجرای طرح تحول سلامت ، بیمه ی همگانی و همچنین توزیع فصلی سبد کالا "شاخص های عدالت اجتماعی" را ارتقاء بخشد اما برای افزایش تولید ، بهبود اشتغال و کاهش شدت مصرف انرژی احتیاج به اصلاحاتی سریع تر و گسترده تر در نحوه ی اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها احساس می شود.

5- "تامین امنیت غذا" و توجه به بخش کشاورزی از دیگر موارد در سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی است. امنیت غذایی را می توانیم با نگاهی به تراز تجاری (تفاوت میان ارزش پولی واردات و صادرات) بخش کشاورزی بسنجیم. جایی که در این سه سال از منفی 8/1 میلیارد دلار به منفی 3/4 میلیارد دلار رسیده است. از دیگر نقاط امیدوار کننده در بخش کشاورزی نزدیک بودن دوباره ی زمان خودکفایی ایران در گندم است. بطوریکه در سال 94 ،8/5 میلیون تن گندم توسط دولت خریداری شده و این رقم در سال 95 به 10میلیون تن خواهد رسید که معنای دیگرش خودکفایی دوباره در گندم خواهد بود. نرخ رشد کشاورزی هم بالاترین نرخ رشد در همه ی بخش ها بوده است و در سال 94 که نرخ رشد کل مثبت یک درصد را نشان می داد در بخش کشاورزی نرخ رشد نسبتا مناسب مثبت 5/4 را تجربه کرده ایم.

6- "ایجاد ثبات در اقتصاد ملی" از دیگر موارد ابلاغی در سیاست های اقتصاد مقاومتی است. عملکرد دولت روحانی در حوزه ی ثبات در اقتصاد ملی را می توانیم در ثباتی که در دو بازار سکه و ارز بوجود آمده مشاهده کنیم. دو بازاری که قبل از این دولت دچار بی ثباتی مطلق بود و قیمت ها ساعتی بالا می رفت و حالا دچار چنان ثباتی شده است که بعید است حتی مخالفان جدی دولت هم آن را نتوانند ببینند. از دیگر معیارهای سنجش ثبات در اقتصاد ملی می توان به نرخ تورم اشاره کرد که از حدود 40 درصد به 9/5 درصد رسیده است.

7- "حمایت از صادرات" نکته ی دیگری است که در سیاست های اقتصاد مقاومتی بر آن تاکید شده است. برای آنکه این موضوع را در هر دولتی بسنجیم می توانیم به تراز تجاری بنگریم . معیاری که برایمان میزان صادرات و واردات و نسبت این ها با هم را روشن می سازد. تراز تجاری کشور برای اولین بار در چند دهه ی اخیر مثبت شده است و این موفقیت بزرگ به خودی خود نشانگر این نکته خواهد بود که حمایت از صادرات در این دولت چگونه بوده است.

ادامه دارد ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۵:۳۴
محمد ..

از اصطلاحات پر کاربرد در ادبیات سیاسی – اقتصادی در سال های اخیر "اقتصاد مقاومتی" بوده است. مفهومی که با افزایش فشار تحریم ها در سالهای 90-91 وارد ادبیات مسئولان شد و در اواخر سال 92 هم بعد از ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی جدی تر از گذشته وارد فاز اجرایی گردید.


کسر قابل توجهی از منتقدان دولت روحانی در سنجش عملکرد دولت در این حوزه از دو زاویه وارد می شوند. گروهی بواسطه ی جناحی دیدن موضوع بدون توجه به عملکردها مدعی اند که "یک قدم هم برداشته نشده است" و گروهی دیگر هم معتقدند که چون تیم اقتصادی دولت به فلان مدل اقتصادی اعتقاد دارد و آن مدل هم از نظر این گروه منتج به تحقق اقتصاد مقاومتی نمی شود پس عملکرد دولت هر چه باشد در راستای مقاوم سازی اقتصاد ملی نیست.


در نوشته ی پیش رو سعی شده است که عملکرد دولت روحانی را بدون توجه به سیاست بازی های مرسوم و با نگاهی به آمار و ارقام رسمی بسنجیم:


1-   برای "فعال سازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه های انسانی و علمی کشور" و هم چنین "به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت های اقتصادی" بعنوان موضوعاتی که در بند یک سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی آمده است دولت باید سه کار را در اولویت برنامه های خود قرار دهد : 1- تقویت اتحاد و انسجام داخلی و اقدام مشترک ملی ، 2-  اعتماد سازی برای  طبقه ی نخبگانی جامعه برای فعال سازی کلیه سرمایه های انسانی و علمی کشور، 3- مشورت مستمر با بخش خصوصی برای حداکثر سازی مشارکت آحاد جامعه در فعالیت های اقتصادی.


وقتی عملکرد دولت روحانی را با دولت سابق در دو موضوع اتحاد ملی و اعتمادسازی برای نخبگان بعنوان "سرمایه های انسانی و علمی کشور" مقایسه می کنیم تفاوت نگاه کاملا آشکار است. در خصوص مشورت مستمر با بخش خصوصی هم می توان به جلسات هفتگی مسئولان دولتی با اتاق بازرگانی اشاره کرد و آن را با دوری گزیدن اعضای دولت سابق با نمایندگان بخش خصوصی مقایسه نمود.


2-   از دیگر موضوعات مورد تاکید در سیاست های اقتصاد مقاومتی تاکید بر "اقتصاد دانش بنیان" است. برای آن که مشاهده کنیم دولت در این حوزه چه عملکردی داشته است می توانیم به میزان تسهیلاتی که صندوق نوآوری و شکوفایی به شرکت های دانش بنیان بعنوان نقش آفرینان اقتصاد دانش بنیان داده است نگاهی بیندازیم . این تسهیلات از 103 میلیارد تومان با افزایش بیش از چهار برابری به 579میلیارد تومان رسیده است. در یک نگاه کلی تر هم می توان به رشد علمی کشور نگاهی انداخت. خطای بزرگی که در این موضوع سالهاست رخ داده این است که معیار رشد و پیشرفت علمی را تعداد مقاله های منتشر شده در ISI  و امثال آن در نظر گرفته ایم و از آن بدتر خطای بزرگتری است که در دو سه سال اخیر رخ داده و کم شدن سرعت رشد تعداد مقالات (و نه تعداد مقالات)  را بعنوان عقب ماندگی علمی تبلیغ می کنند و اگر با چنین معیار مضحکی به کشورهای پیشرفته ای مثل امریکا ، ژاپن و ... نگاهی بیندازیم رشد و پیشرفت علمی شان از ایران هم کمتر است.


حال که انتشار مقاله در پایگاه های علمی بین المللی را بعنوان نشانه رشد علمی در نظر گرفته ایم حداقل به جای کمیت به کیفیت این مقاله های نگاهی بیندازیم و آن را ملاک قرار دهیم. برای این کار می توانیم به درصد "مقالات داغ" (مقالاتی که توسط دیگران بیشتر به آن ارجاع می شود) نگاهی بیندازیم که از 0/82درصد در سال 2012 بعد از گذشت سه سال به 1/56درصد رسیده است.


3-   "بالابردن بهره وری و تقویت رقابت پذیری" از دیگر موضوعاتی است که در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی بر آن تاکید شده است. برای تحقق این امر باید به سمت خصوصی سازی به معنای واقعی کلمه حرکت کنیم. در یک بازار به شدت انحصاری و دولتی از رقابت خبری نخواهد بود و جایی هم که رقابت نباشد از بالا رفتن بهره وری خبری نیست. برای تقویت و تشویق بخش خصوصی سه عامل بسیار مهم است : 1- بهبود فضای کسب و کار، 2- پایین آوردن نرخ سود تسهیلات ، 3- بیرون راندن شبه دولتی ها از بازار. درباره ی مورد اول وقتی به رتبه ایران بین کشورهای جهان در آغاز دولت روحانی نگاه می کنیم به عدد 152 می رسیم که در این سه سال به 130 و از 130 به 118 رسیده است. در نتیجه عملکرد دولت در این حوزه مثبت بوده است و توانسته رتبه ی کشور را از 152 به 118 برساند و به معنای دیگر فضای کسب و کار نسبت به آغاز دولت بهبود یافته است. در موضوع دوم فقط کافی است نرخ تسهیلات حدود 30تا35 درصد ابتدای دولت را با نرخ سود تسهیلات 16 تا 20 درصد این روزها مقایسه کنیم تا پایین آمدن نرخ سود تسهیلات روشن شود . البته با ادامه ی کاهش تورم این نرخ سود باید طی ماه ها و سالهای آینده کمتر هم بشود. درباره ی مورد سوم از دو زاویه می شود به آن نگاه کرد : نیمه ی پر لیوان این است که شبه دولتی ها در این سه سال کمتر موفق شده اند به خصوصی سازی دست اندازی کنند و واژه ی خصولتی را دوباره احیا کنند و نیمه ی خالی لیوان هم این است که سرعت دولت در این موضوع کند است و این هم ناشی از ترسی است که دولت گاه به جا و گاه نا به جا از تجارب قبلی خصوصی سازی دارد.



ادامه دارد ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۵ ، ۰۰:۰۷
محمد ..


عاشق نشدی زاهد، دیوانه چه می دانی؟

در شعله نرقصیدی، پروانه چه می دانی؟

لبریز می غمها، شد ساغر جان من

خندیدی و بگذشتی، پیمانه چه می دانی؟

یک سلسله دیوانه، افسون نگاه او

ای غافل از آن جادو، افسانه چه می دانی؟

من مست می عشقم، بس توبه که بشکستم

راهم مزن ای عابد، میخانه چه می دانی؟

عاشق شو و مستی کن، ترک همه هستی کن

ای بت نپرستیده، بتخانه چه می دانی؟

تو سنگ سیه بوسی، من چشم سیاهی را

مقصود یکی باشد، بیگانه چه می دانی؟

دستار گروگان ده، در پای بتی جان ده

اما تو ز جان غافل، جانانه چه می دانی؟

ضایع چه کنی شب را، لب ذاکر و دل غافل

تو ره به خدا بردن، مستانه چه می دانی؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۴
محمد ..

از ابتدای شروع به کار دولت روحانی برخی چهره ها و رسانه های جریان اصلاحات گاه از سر دلسوزی و گاه بابت علایق جناحی و متاسفانه گاهی بابت مسائل شخصی تیم رسانه ای دولت را ناکارآمد می نامند. اوج این ماجرا در همین قضیه ی حقوق های نامتعارف ولی مطابق قانون بود که رسانه های این جریان سیاسی انتقادات تندی را متوجه تیم رسانه ای دولت کردند. سوالی که این جا مطرح می شود این است که به واقع تیم رسانه ای دولت چه باید می کرد؟ وقتی رییس جمهور روحانی به هر دلیلی علاقه ای به صراحت در این موضوع و گفتگوی رو در رو با مردم ندارد تیم رسانه ای باید او را وادار به این کار کند؟ اساسا اختیار این کار را دارد؟

زمانی که رسانه های جریان اصلاحات که قرار است به وقت مشکل یار دولت باشند بابت چند کلیک بیشتر یا فروش بیشتر روزنامه با جریانی که خودشان هم می دانند از کجا آب می خورد همراه می شوند و سعی در پررنگ کردن ماجرای فیش های حقوق دارند از تیم رسانه ای دولت چه انتظاری است؟همراهان رسانه ای دولت حرفشان را از طریق کدام رسانه به گوش مردم برسانند وقتی از صدر تا ذیل رسانه هایی که حامی دولت اند مشغول بزرگنمایی ماجرای حقوق هاست؟

اصلا بیاییم در توهممان فکر کنیم که مردان رسانه ای رییس جمهور به دنبال تک دوره ای شدن مسئولیت اویند ، در خیالمان ، آشنا و نهاوندیان و اسماعیلی و ... را نفوذی های دیگران در دولت بنامیم ، اصلا تیم رسانه ای دولت روحانی فشل و ناکارآمد و هر صفت ناپسندی که می گویند؛ در کنار این همه "جوالدوز زدن به دیگران" بد نیست "یک سوزن هم به خودتان بزنید" . خوب است یک بار نوع مواجهه رسانه ای تان با فیش های حقوق در زمانهایی که افشا می شوند را مقایسه کنید با پوشش رسانه ای که به توضیحاتی که داده  می شود می دهید.

چند درصد مردم با خبرند که این حقوق های نجومی مطابق قانون پرداخت شده است و از جنس مفاسد اقتصادی نیست؟ چند درصد مردم غارتگری های امثال بابک زنجانی و امیرمنصور آریا و بنیاد تعاون ناجا و ... را بابت عملکرد غلط رسانه های جریان اصلاحات در این موضوع برابر این فیش های حقوقی گرفته اند؟ چند درصد مردم فکر می کنند که در این دو سه سال اخیر این حقوق ها پرداخت می شود و در گذشته از این حقوق های خبری نبوده؟ چند درصد مردم خیال می کنند که این جور پرداخت ها فقط در دولت به معنای قوه مجریه است و در سایر نهادها و سازمان ها خبری از این حقوق ها نیست؟چند درصد مردم با خبرند که بخش قابل توجهی از حقوق هایی که افشاگرانِ یادآور مارکسیست های اول انقلاب افشا کرده اند یا برگردانده شده یا اساسا به افراد پرداخت نشده است؟ وظیفه ی اطلاع رسانی در این موضوعات به عهده ی کیست؟ تیم رسانه ای دولت؟ سلّمنا، با کدام ابزار؟ صداوسیما؟ شوخی می فرمایید ،  ایران و ایرنا؟ رسانه ای که اداره اش مستقیما بر عهده ی دولت (هر دولتی) است حرفش خریدار ندارد. می ماند رسانه های جریان اصلاحات که این جور که پیداست صفحات مجازی و کاغذی شان را با دستپخت حضرات افشاگر بسته اند و جایی برای نشر این توضیحات ندارند. اگر خوابیده اید تا دیر نشده بیدار شوید و اگر خود را به خواب زده اید خداوند بیدارتان کند.  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۵ ، ۱۷:۵۵
محمد ..