نظرگاه

به نام آنکه اگر کوه ایستاده ز اوست / به نام حضرت حیدر به نام حضرت دوست

نظرگاه

به نام آنکه اگر کوه ایستاده ز اوست / به نام حضرت حیدر به نام حضرت دوست

بسم الله.

زمانه بر سر جنگ است
یا علی مددی
مدد ز غیر تو ننگ است
یا علی مددی


در این وبلاگ از سیاست خواهم نوشت و نقد خواهم کرد مسئولین و فعالان سیاسی را بر اساس آرمان های انقلاب. آرمان هایی که در فریاد ها و اعتراض های پدران و مادران ما در انقلاب57 هویداست. استقلال آزادی جمهوری اسلامی.
دوست تر می دارم که نظرات شما دوستان را هم ببینم در نقد نقدهایم و فضایی پر از گفت و گو در اینجا بوجود بیاوریم.


mohammad.nazargah@yahoo.com

http://nazargah1367.blogfa.com/ (نظرگاه در بلاگفا)

https://www.facebook.com/mohammad.tavakoli.10420

https://twitter.com/tavakoli1367



فرمودند که : "انتخابات یک رقابت ملی و مسابقه ملی است"


معروض می دارم که : پیش نیاز برگزاری هر مسابقه ای ایجاد شرایط عادلانه برای رقیبانی که قرار است با هم مسابقه بدهند است. اگر انتخابات قرار است "رقابت ملی" باشد نمی شود که یک جریان سیاسی از کثرت نامزدها وضعش به جایی برسد که که اعضایش را برای انصراف و رسیدن به ائتلاف به گذشت دعوت کند و جریان سیاسی دیگر ...


فرمودند که : "عدّه‌ای کمین کرده‌اند که با عدم ورود مردم در عرصه‌ی انتخابات یک مچ‌گیری از نظام جمهوری اسلامی بکنند؛ یک عدّه‌ای کمین کرده‌اند. ملّت در مقابل این کمین‌کرده‌های نابکار، کارآمدیِ خودش را نشان داده است، امروز هم نشان خواهد داد"


معروض می دارم که : شاید این "کمین کرده های نابکار" آن قدرها هم موجودات نا آشنا و دور از نظام نباشند. آن هنگام می شود از مردم توقع داشت که "حضور همگانی و با نشاط" در انتخابات داشته باشند که گزینه های متفاوتی پیش رویشان برای انتخاب کردن باشد.


فرمودند که : "بنده گفتم کسانی که نظام را قبول ندارند رأی بدهند، نه اینکه کسی که نظام را قبول ندارد بفرستند مجلس در هیچ جای دنیا در مراکز تصمیم‌گیری کسی که اصل نظام را قبول ندارد راه نمی‌دهند"


معروض می دارم که : مگر کسی هست که منظور رهبری نظام از آن جمله را این گونه برداشت کرده باشد و توقع داشته باشد که آنان که "اصل نظام" را قبول ندارند اجازه کاندیداتوری پیدا کنند و وارد مجلس شوند؟ !!! 

هیچ آدم عاقلی در هیچ نظام سیاسی در طول تاریخ طبیعتا اجازه نمی دهد آنان که با "اصل نظام" سیاسی مستقر مخالفند و با آن دشمنی دارند وارد نهادی مثل مجلس شوند اما به واقع چند درصد آن ها که ثبت نام کرده بودند مخالف و دشمن "اصل نظام" هستند؟ حدود و ثغور چنین تعابیری کی قرار است مشخص شود تا در هر انتخاباتی شاهد این نباشیم که جماعتی از خادمان این نظام و انقلاب چون سلیقه سیاسی شان با بخشی از حاکمیت جور نیست اجازه این که در معرض انتخاب شدن قرار بگیرند نداشته باشند؟


فرمودند که : "جوان مؤمن و انقلابی و حزب‌اللهی را متهم نکنید به تندروی؛ اینها همان‌هایی هستند که خالصانه در صحنه حاضرند و آنجا که دفاع از امنیت کشور و خون دادن مطرح باشد، در میدان می‌آیند به صرف اینکه قضیه‌ای مثل سفارت عربستان و سفارت انگلیس پیش بیاید که کاری بسیار بد و به ضرر کشور و اسلام  است و بنده هم بدم آمد . این را بهانه نکنند که جوانان مؤمن را موردتهاجم قرار دهند."


معروض می دارم که : بهتر نیست به جای آنانکه لفظ تند رو را به کار می برند به "جوانان مؤمن و انقلابی و حزب‌اللهی" گفته شود که تندروی نکنند. نام رفتارهایی که یک روز "جنایت" نام گرفت و روزی دیگر "خون کردن دل رهبری" خوانده شد و روز بعد نامش شد "کارهایی که به ضرر اسلام و کشور است" و رهبری نظام از این کارها "بدش آمده" اگر تندروی نیست پس چیست؟

راستی تعریف "ایمان و حزب الله و انقلاب" چیست که هم امثال ظریف "متدین و فرزند انقلاب" هستند و هم این جماعت اقلیت افراطی "جوانان مومن و حزب اللهی و انقلابی" خوانده می شوند؟ !!

لفظ مقابل ایمان ، کفر است و لفظ مقابل انقلاب ، ضدانقلاب و لفظ مقابل حزب الله ، حزب الشیطان . این مدل تقسیم بندی کردن جامعه که خیلی پر ضرر تر است تا تقسیم بندی مرسوم در همه جای دنیا به تندرو و میانه رو.

در استفاده از کلمه ها نباید دقت بیشتری کرد؟


فرمودند که : "به نهادهای قانونی اهانت نشود؛ این را توجّه کنید. یک نهاد قانونی را که یک وظایفی دارد، نباید مورد افترا قرار بدهیم یا مورد اهانت قرار بدهیم. نهاد قانونی، نهاد قانونی است؛ نه‌اینکه اشتباه نمیکند؛ هر نهاد قانونی‌ای مثل همه‌ی آدمها، مثل این حقیرِ پُر از تقصیر و اشتباه ممکن است اشتباه کنیم امّا این موجب نمیشود که ما یک نهاد قانونی را مورد اهانت قرار بدهیم، در انظار عمومی، در تبلیغاتمان، در حرفهای خودمان تخفیف کنیم؛ نه، این باب اگر باز شد، هرج‌ومرج خواهد شد. خب، سلیقه‌ی جنابعالی این است، به فلان نهاد قانونی بی‌احترامی میکنی، یکی دیگر سلیقه‌ی دیگری دارد، به آن نهاد قانونی‌ای که تو به آن وابسته هستی بی‌احترامی میکند؛ این خوب است؟ این باب را باز نکنند"


معروض می دارم که : بیان چند نقد ملایم توسط فعالان سیاسی و رسانه ها نسبت به عملکرد "پر از تقصیر و اشتباه" شورای نگهبان اهانت است؟ !!

اگر نام این نقدهای ملایم اهانت باشد پس نام اینکه بخشی از مردم را "میکروب" یا "بزغاله" یا "خس و خاشاک" بخوانیم چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۰۹
محمد ..

1- در جریان بررسی طرحی در مجلس که مجوز اجرای برجام به دولت بود طلبه ی جوانی به همراه خانواده اش در جلوی مجلس تحصن کرد و بعد از گذشت چند روز "جوانان پر شور و انقلابی" به این تحصن کننده اضافه شدند و تعداد زیادی جلوی مجلس دست به تحصن زدند. این تحصن ادامه داشت تا زمانی که از طرف رهبری نظام به آن ها پیغام داده شد که سخن شما توسط مسئولین شنیده شد و حضرت ایشان راضی به ادامه ی این تحصن نیستند.

2- در آذر ماه 90 "جوانان پر شور و انقلابی" به سفارت بریتانیا در تهران حمله کردند و آن جا را چند ساعتی اشغال نمودند. در مرداد ماه 91 رهبری نظام این کار را اشتباه نامیدند و با آن مخالفت کردند.

3- صبح روزی که واقعه ی آتش زدن و ایجاد خسارت به سفارت عربستان در شب هنگامش رخ داد وزارت کشور به مسئولین اطلاعیه ی هشدار آمیزی ارسال کرد و با توجه به اطلاعات و تجارب گذشته از احتمال وقوع چنین حادثه ای خبر داد.

4- طبق بیانات رهبری نظام در این شش سال گذشته می توان به این نتیجه رسید که پایه ی اصلی بصیرت اعلام موضع شفاف و صریح و به موقع است. 

با جمع این چهار مورد به این پرسش می رسیم که به واقع آیا رهبری نظام نمی توانستند پیش از شروع تجمع "جوانان پر شور و انقلابی" یک بیانیه دو خطی بنویسند و از آن ها بخواهند که این تجمع را در جایی غیر از جلوی سفارت یک کشور برگزار کنند؟

اگر عدم اعلام موضع شفاف و صریح و به موقع رهبران جریان معترض به انتخابات88 درباره ی آشوبگری هایی که در وقایع 88 رخ داد کار غلطی بود _ که بود _ عدم اعلام موضع شفاف و صریح و به موقع رهبری نظام بعد از گذشت چند روز از آشوبگری  "جوانان پر شور و انقلابی" هم کار غلطی است که با مفهوم بصیرت منافات دارد. 

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم / جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است / کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۱۴:۱۶
محمد ..

                                                    علامت سوال


حضرات با بصیرت هر وقت از مقدمات و مؤخرات برگزاری باشکوه سالگرد حماسه ی 9 دی فارغ شدند به این سوال ساده ی حقیر پاسخ دهند:

طبق بیانیه رسمی نیروی انتظامی در وقایع عاشورای 88 هفت نفر فوت شدند. بعد از گذشت شش سال از آن واقعه سرنوشت قاتلان این هفت نفر چه شد؟ آن ها چه کسانی بودند؟ دستگیر و محاکمه شدند یا همچنان متواری اند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲ ۰۷ دی ۹۴ ، ۱۳:۲۸
محمد ..

درباره ی نود روزی که زمان بررسی برجام در پایتخت ها بود می شود از جنبه های مختلفی نوشت. در این چند خط قصد بر این است که نگاهی انداخته شود به نوع تصویب طرح مجلس که مجوزی است به دولت برای اجرای برجام و نامه ی رهبری نظام به رییس جمهور و در پایان هم چند پاسخ کوتاه به نقدهایی که به برجام شده است و چند سوال کوتاه  از منتقدان.


یکم . سه شنبه ی چند وجهی.


جزییات طرح مجلس درباره ی برجام در کمتر از 15 دقیقه تصویب شد. جزییات طرحی که برای تصویب کلیاتش 4ساعت در صحن علنی مجلس بحث و جدل شده بود. دلیل این اتفاق هم تصمیم رییس مجلس بود که سیمان های روح الله حسینیان را به جای صالحی بر روی 200 پیشنهاد نمایندگان ریخت و اجازه ی صحبت به هیچ کس را نداد. درباره ی تصمیم لاریجانی می توان از وجوه مختلفی اظهار نظر کرد.

الف. از زاویه قانون گرایی :

اگر از این زاویه به آن تصمیم نگریسته شود برای کسی که فقط خلاصه ای از آیین نامه ی مجلس را هم خوانده باشد مثل روز روشن است که رییس مجلس در آن سه شنبه قانون شکنی کرده است. لازم به یادآوری است که این عدم رعایت قانون فقط مختص این طرح یا شخص لاریجانی نیست. مثال بارزش در زمان بررسی لایحه بودجه است که چنین اتفاقاتی می افتد. یک جورهایی می شود گفت این عدم رعایت آیین نامه تبدیل به رویه شده است و انگار اختیار نانوشته ی رییس جلسه است.

ب. از زاویه آزادی خواهی :

اگر آزادی را بعنوان یکی از آرمان های انقلاب بپذیریم طبیعتا باید به لوازمش هم پایبند باشیم. این آرمان انقلاب ما را به این سمت هدایت می کند که مخالفان انقلاب اسلامی هم تا وقتی دست به سلاح نبرده اند باید آزادانه به نشر افکارشان و بیان نظراتشان بپردازند چه رسد به افرادی که از فیلترهای متعددی رد شده اند و نماینده ی مجلسند و حداقل در ظاهر از دوستداران سفت و سخت نظام و انقلاب. این عدم اجازه ی صحبت به نمایندگان در آن روز خلاف این آرمان انقلاب 57 مردم ایران بود.

ج. از زاویه دموکراسی خواهی :

اگر بپذیریم که مشغول تمرین دموکراسی هستیم و مشغول بسط و گسترش آن باید به ملزومات آن هم وفادار باشیم. این که در قوه ای که باید مظهر رفتار دموکراتیک باشد شاهد این چنین رفتارهای مستبدانه ای باشیم ناامید کننده است. از آن ناامید کننده تر برخورد افراد و گروه هایی است که فریاد دموکراسی خواهی شان گوش فلک را کر کرده است و ادعایشان این است که برای رسیدن به این آرمان شکنجه ها و محدودیت ها و حبس ها را تحمل کرده و می کنند. وقتی اینان که حداقل در ظاهر دموکراسی خواهند در برابر این رفتار دیکتاتورمآبانه یا سکوت کردند یا از آن بدتر شروع به قهرمان سازی از لاریجانی و تمجید از این تدبیر او کردند از دیگرانی چه توقعی می توان داشت؟

د. از زاویه منافع ملی و امنیت ملی :

اقلیتی در مجلس قصدشان این بود که با 200 پیشنهاد خود که می دانستند همه ی آن ها در صحن علنی رای نمی آورد به خیال خودشان "فیلی باستر" ایرانی راه بیندازند. این جماعت که به خاطر مخالفتشان با دولت منافع ملی را به بازی گرفته بودند و امنیت ملی برایشان فقط بهانه ای برای دور کردن رقیبانشان از عرصه سیاست است باهدف این که از زمان نود روز بررسی برجام در پایتخت ها عبور کنیم و خودبخود برجام لغو  شود  این 200 پیشنهاد را علم کردند. نتیجه ی این بازی بچگانه ی این اقلیت کم شمار این می شد که نه تنها برجام که در راستای منافع ملی و امنیت ملی است و خواست اکثریت است اجرایی نگردد بلکه ایران بعنوان کشوری بدعهد که به تعهدات خود پایبند نیست معرفی گردد که با تصمیم رییس مجلس خوشبختانه این بازی به هم خورد.

ه. از زاویه اخلاق :

جماعتی که روز و شب عهد شکنی امریکا را در بوق و کرنا می کرد به سادگی آب خوردن قول و قرار خود را زیر پا گذاشت. آن جا که رهبران دو فراکسیون مجلس تصمیم گرفتند که به شرط آن که گزارش کمیسیون ویژه خوانده شود کلیات طرح با رای بالا تصویب شود اما در کمال تعجب براثر خلف وعده ی حضرات با بصیرت صد نفر با آن مخالفت کردند. و از آن بدتر آن زمان که قرار شد جزییات طرح بدون مطرح شدن پیشنهاد ها تصویب شود شروع به قیل و قال کردند که آقای رییس دارد صدای ما را خفه می کند.


دوم. تایید متناقض.


سرانجام رهبری نظام در نامه خود به رییس جمهور برجام را تایید کردند درباری این نامه دو نکته قابل ذکر است.

الف. در بخشی از نامه ی حضرت ایشان آمده که برجام دارای "موارد متعدد ضعف های ساختاری" است. سوالی که در این جا ذهن را می آزارد این است که اگر رهبری واقعا معتقدند که سازه ی برجام از نظر ساختاری دچار نقاط ضعف متعدد است چگونه آن را تایید کرده اند؟ ! شاید در پاسخ گفته شود که این تایید با چندین و چند شرط انجام گرفته است که باید گفت وقتی ساختار موضوع دچار ضعف های متعدد باشد با صد شرط هم نمی توان ضعف های ساختاری را اصلاح کرد.

ب. در بخش دیگری از این نامه نوشته شده است که :

"در سراسر دوره‌ی هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه‌ی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند."

این موضوع هم دارای تناقض است. موضوعات مورد مناقشه بین ایران و غرب (بخصوص امریکا) چهار تاست : 1- موضوع هسته ای . 2- مسئله ی حقوق بشر. 3- موضوعات منطقه و تروریسم. 4- رابطه ایران – امریکا.

همانطور که همه مطلعند و بارها توسط رهبری نظام و رییس جمهور و تیم وزارت خارجه بیان شده است موضوع مذاکرات صورت گرفته فقط موضوع هسته ای بوده است و طبیعتا نتیجه ی به دست آمده (برجام) هم قادر به حل موضوع مذاکره خواهد بود نه سه موضوع دیگر. این چه توقع عجیب و غریبی است که رهبری نظام دارند که در حوزه های دیگر که درباره شان مذاکره ای صورت نگرفته و در نتیجه به راه حلی هم دست نیافته ایم تحریم جدیدی وضع نشود؟ ! از یک سو مذاکره درباره ی موضوعات دیگر را ممنوع اعلام می کنند و از سوی دیگر وضع تحریم در آن حوزه ها را نقض برجام !


سوم. پاسخ به نقدهایی که به برجام شده است.


اگر بخواهیم نقدهایی که به برجام شده است را بصورت فشرده و خلاصه جمع آوری کنیم به این چند مورد می رسیم:

1-      1- همه ی تحریم ها لغو نمی شود.

2-     2-  پروتکل الحاقی باعث بازرسی از تاسیسات نظامی می شود.

3-      3- چرا طرف مقابل با حقط راکتور اراک در نقطه ی دیگری راکتور مدرن تری نمی سازد تا قلب راکتور اراک سالم بماند؟

4-      4- کند شدن روند تحقیق و توسعه.

5-      5- مکانیسم ماشه در قطعنامه 2231.

6-      6- طبق برجام ایران بعد از 24 روز مجبور است که به آژانس اجازه ی دسترسی به هر مکانی را بدهد.

7-      7- چرا اقدامات مرحله به مرحله در نظر گرفته نشد.

و ...

 

و اما پاسخ ها:

1-      برای بررسی این موضوع باید دید ماموریت تیم مذاکره کننده چه بوده است؟ آنان از طرف نظام مامور بودند تا کلیه تحریم های مالی و اقتصادی و بانکی مرتبط با موضوع هسته ای را لغو کنند و تحریم های دیگر مرتبط با موضوع هسته ای هم در فاصله ای معقول(که طبق برجام برخی 5 سال و برخی 8 سال و برخی 10سال خواهد بود).

پس اینکه منتقدین برجام با رندی بخواهند همه ی تحریم ها را یک کاسه کنند و از تحریم های غیر مرتبط با موضوع هسته ای و یا غیر اقتصادی و مالی و بانکی مثال بیاورند که در روز اجرا لغو نمی شود کار غلطی است چون ارتباطی با ماموریت تیم مذاکره کننده ندارد. درباره ی تحریم های کنگره هم که لغو نمی شود و متوقف می شود هم طبق خط قرمزی که رهبری نظام ترسیم کرده اند عمل شده است به این معنا که تحریم های مالی و بانکی و اقتصادی مرتبط با هسته ای که در شورای امنیت و اتحادیه اروپا و توسط دولت امریکا وضع شده است لغو می شود و تحریم های وضع شده توسط کنگره توسط رییس جمهور امریکا متوقف می گردد. اگر تیم مذاکره کننده منتظر لغو تحریم های کنگره می ماند به قول وزیر خارجه مانند آن بود که ایران با دست خودش خود را گروگان تندروهای کنگره و لابی اسرائئل می کرد.

 

2-      پروتکل الحاقی دو سال به شکل داوطلبانه در ایران اجرا شده است و سالها در بیش از صد وبیست کشور دنیا در حال اجراست. طبیعتا مسئولان آن صدوبیست کشور از مختصر شعوری برخوردار بوده اند و اگر اجرای این پروتکل باعث ضررهایی برای امنیت کشورشان می شد از اجرای آن سر باز می زدند.دو سال اجرای آن در ایران هم نشان داد که پروتکل الحاقی آن "لولو خور خوره ای"  که برخی می گویند هم نیست. درباره ی بازرسی از اماکن نظامی هم باید گفت که بین دسترسی که در پروتکل آمده و بازرسی تفاوت بسیار است. آن هم دسترسی مدیریت شده. به این معنا که مامورین آژانس فقط می توانند از قسمتی که مدعی اند کاری خلاف مقررات صورت گرفته نمونه برداری کنند که چگونگی این نمونه برداری و محدودیت هایی که ایران برای این کار در نظر گرفته است در نقشه راه محرمانه ی بین ایران و آژانس آمده است. نقشه راه محرمانه ای که باعث می شود اندک نگرانی های واقعی امنیتی هم رفع شود.

 

3-      آنان که چنین نظری دارند یا معنای مذاکره را فهم نکرده اند یا طرف مقابل را نمی شناسند یا شوخی می کنند. همه ی بحث طرف مقابل این بود که نامی از راکتور آب سنگین اراک هم نیاید و آن جا با خاک یکسان شود. اما امروز نه تنها نام راکتور آب سنگین اراک در سند رسمی برجام که مورد قبول ایران و 1+5 است آمده بلکه ماهیت آب سنگینش هم حفظ شده و با طرحی که مهندسان صنعت هسته ای ایران داده اند به شکل مشترک و با استاندارد های بالاتر و مطمئن تری بازطراحی و مدرن سازی می شود.

 

 

4-      درباره ی موضوع پیشرفت های علمی (و در این جا موضوع هسته ای) با دو نگرش مواجه هستیم. نگرشی که در اوهام و خواب و خیال است و فکر می کند فعالان هسته ای ایران همه ی قله های این دانش را یکی پس از دیگری فتح کرده اند و این دانش را به اکمل وجه در دست دارند و اگر برجام نبود با سرعتی نجومی به 190000 سو می رسیدیم. اگر با این نگرش به برجام نگاه کنیم بله قطعا برجام باعث کند شدن حرکت ما می شود.

    اما اگر بپذیریم ما راه بسیاری داریم برای رسیدن به قله های این دانش و به این نکته توجه کنیم که در جای جای برجام در زمینه ی تحقیق و توسعه از "برنامه ی ایران" یاد شده است آن وقت می توان فهمید که اگر برجامی هم نبود شکل و روند و سرعت تحقیق و توسعه ی ایران در همین محدوده ی آمده شده در برجام بود.

5-      اگر بپذیریم که مذاکره بده بستان است آنگاه مکانیسم ماشه قابل فهم خواهد شد. در صورت عدم وجود این مکانیسم طرف مقابل آمادگی برای رفع تحریم ها نداشت و نکته ی دیگر این است که امکان بازگشت پذیری همانقدر که برای آنان فراهم است برای ایران نیز امکان پذیر خواهد بود. بازگشت پذیری ایران چون باعث تجدید نظر در روابط ایران – آژانس هم می شود برای طرف مقابل ترسناک تر است چون آنان واقعا باورشان شده است که ما به دنبال بمب بوده ایم.

 

6-      این انتقاد حرکت از پله دوم است. اگر به پله ی اول نگاهی بیندازیم می بینیم که طبق پروتکل الحاقی کشورها باید بعد از سه روز از درخواست آژانس آن را بپذیرند در غیر این صورت مشمول مجازات هایی خواهند شد اما تیم مذاکره کننده توانست این زمان را به 24 روز برساند. اتفاقا این مورد جز نقدهای اسراییل و تندروهای کنگره بوده که چرا تیم مذاکره کننده امریکا با 24 روز فرصت دادن به ایرن موافقت کرده است. و عجیب است که این موضوع که یک دستاورد است بعنوان نقد مطرح می شود.

 

7-      درباره ی این موضوع که ایده ی اصلی تیم مذاکره کننده در دولت سابق بود که البته هیچ وقت طرف مقابل راضی به پذیرش آن نشد هم اشکالی وجود دارد. آن اشکال این است که سازوکار تحریم ها به شدت پیچیده و تو در تو شده است به این معنا که اگر قرار بود تحریم های اقتصادی و مالی و بانکی و انرژی به شکل مرحله به مرحله رفع می شد تاثیری نداشت و فقط زمانی که یکجا رفع شوند موثر واقع خواهند شد.

 

چهارم. چند سوال از منتقدان.


1-     1-  نظرتان درباره ی اینکه در زمان دولت سابق هیچ نشریه ی حتی اجازه نوشتن یک کلمه در نقد سیاست های هسته ای و تیم مذاکره کننده را نداشت چیست؟

2-      2- نظرتان درباره ی اینکه دبیر خانه ی شورای عالی امنیت ملی در زمان سعید جلیلی بعد از هر دور مذاکره متنی را به رسانه ها برای انتشار می داد و تاکید می شد هیچ  مطلبی خارج از این متن در خصوص مذاکرات منتشر نشود چیست؟

33-  نظرتان درباره ی ممنوعیت انتشار اظهارات مقامات امریکا در خصوص مذاکرات آن دوره در نشریات کشور چیست؟

4-      4- نظرتان درباره ی نوع تعامل مجلس با تیم سیاست خارجی دولت سابق چیست؟

5-     5-  تیم مذاکره کننده سابقچند بار در خصوص مذاکرات  به مجلس دعوت شده بود؟

6-     6-  هزینه – فایده ی آن چیزی که نامش را دستاوردهای هسته ای دولت سابق می گذارند چه مقدار بوده است؟

7-      7- نظرتان درباره ی نامه نگاری های بین رهبری نظام و رییس جمهور امریکا چیست؟

8-      8- نظرتان درباره ی مجوز رهبری نظام به دولت سابق برای مذاکره با امریکا در موضوع هسته ای چیست؟

9-      9- نظرتان درباره ی مذاکرات ایران و امریکا در دولت سابق چیست؟

10-   10- آیا امکان دارد حاصل کار افرادی که "امین و متدین وغیرتمند و شجاع" خوانده می شوند و "در مقابل دشمن خوب ایستادگی کردند" و "از این آزمون هسته ای خوب عبور کردند" عهدنامه ای ننگین و بدتر از ترکمانچای و باعث ذلت ملت ایران شود؟

11-   11- چرا در حالی که در تریبون های رسمی و صداوسیما و نشریات و تجمعات به نقد سیاست های هسته ای دولت می پردازید همچنان احساس می کنید دولت روحانی امکان نقد سیاست های هسته ای اش را نمی دهد و دهان منتقدان را بسته است؟

12-  12- اگر جای منتقدان سیاست های هسته ای دولت سابق بودید در آن هشت سال چه می کردید؟

13-  13- اگر بخواهید فضای این دولت و دولت سابق را درباره ی آزادی دادن به منتقدان سیاست های هسته ای مقایسه کنید به هر کدام چه نمره ای می دهید؟ 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۴ ، ۱۵:۰۴
محمد ..

علی شمخانی _دبیر شورای عالی امنیت ملی_ می گوید : " منتقد باید از نیکویی های پدیده‌ای که انتقاد می‌کند، بگوید و در عین حال راه‌حل نشان دهد , آن وقت انتقاد و منتقد محترم است"


یکم . گفتن از "نیکویی ها" وظیفه ی منتقد نیست. این وظیفه ی روابط عمومی دستگاه هاست. منتقد وظیفه اش دیدن عیوب یک سیستم و نشان دادن آن عیوب به دیگران برای اصلاح سیستم است. منتقد کار ویژه اش دیدن قسمت خالی لیوان است. قسمت پر لیوان را باید روابط عمومی ها یا خود مسئولان یا حامیان یک سیستم به جامعه نشان دهند. 

دوم. در عصر ما مردم نمایندگانی را انتخاب می کنند تا مسئول و رییس و وکیل شوند. از مالیاتی که مردم می دهند و پول نفت که برای مردم امروز و نسل های فردا است دستمزدی بگیرند برای یک کار مشخص : "پیدا کردن راه حل" . اگر قرار بود منتقد راه حل ارائه دهد که مسئول می شد. پیدا کردن راه حل هم وظیفه ی منتقد نیست. او فقط عیوب سیستم را به مسئولان هدیه می دهد.

سوم. برای "محترم" شمردن نقد و منتقد شرط و شروط گذاشتن خطاست. آن کس که زمانش را صرف بررسی یک سیستم می کند تا نقائص موجود را آشکار سازد فارغ ازآنکه نیتش چیست یا با چه زبان و بیانی نقدش را بگوید یا از چه روشی برای بیان نقدش استفاده کند شایسته ی احترام است. هر چقدر هم که نوع بیانش افراط جویانه و تخریب گرایانه باشد.

سخن آخر اینکه درست است که اگر نقد آن ویژگی هایی که در بیان مسئولان حکومت است را داشته باشد و با زبانی نرم و معتدل گفته شود و در آن ادب و دیگر ارزشهای اسلامی و انسانی رعایت شود اثرش بیشتر خواهد بود اما مسئولین دولت و حاکمیت موظفند به هر نقدی که با هر نیتی و به هر شکلی بیان می شود احترام بگذارند و فضا را برای بیان نقد باز بگذارند که این تنها راه اصلاح بدون خشونت امور است.  

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۴
محمد ..

1- سید علی ضیاء مجری بی کیفیتی است و برنامه سازی بی کیفیت تر. کپی کاریکاتورگونه ای از رشیدپور و حسنی که خوبند و قابل تحمل برعکس او.

2- در عجبم که چرا در این جور اتفاقات به جای اینکه کسی که ویدئویی خصوصی را منتشر کرده از طرف جامعه هو بشود آن کسی که به نوعی آبرویش به خطر افتاده هو می شود.

3- شعاری که ضیاء و دوستانش در آن ویدئوی منتشر شده می دهند در قیاس با ادبیات استادیومی اصلا توهین آمیز نیست و بیشتر یک شعار طنز و بامزه است.

4- اگر پرویز مظلومی و باشگاه استقلال با سکوت از کنار این ماجرا می گذشتند و کار را به شکایت بازی و بیانیه بازی و منت کشی و عذرخواهی و دست بوسی نمی کشاندند بزرگی خودشان را نشان داده بودند برعکس کاری که الان کردند.

5- دستور معاون سیما برای ممنوع التصویری ضیاء مضحک است و از آن مضحک تر دلیلی که برای آن ذکر شده است (حضور در مجلس مختلط). آقای معاون توقع داشتند در کافه بین آقایان و خانم ها پرده بکشند و طرح تفکیک جنسیتی اجرا کنند؟ ! 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۵
محمد ..

در اواخر دهه ی هفتاد شمسی جریانی سیاسی – رسانه ای که روش های تندروانه ای را برای رسیدن به اهدافش برگزیده بود هجمه ای را به حادثه ی عاشورا آغاز کرد و با خوانش اشتباه از آن واقعه و میل مردم به بزرگداشت و یادآوری پرشور هر ساله ی آن این موضوع را خشونت زا قلمداد کرد و به زبان ها و روش های مختلف خواستار کمرنگ شدن این ماجرا  شد. از گروه هایی که به این نگاه آن جریان افرطی اعتراض می کردند گروهی بودند که در آن زمان به کفن پوشان خودجوش مشهور شدند. سالها گذشت و اتفاقات مختلفی در ساحت سیاسی – رسانه ای کشور واقع شد تا به این روزها رسیدیم. در این روزها واقعه ی عاشورای حسین (ع)  را نه مبداء  خشونت که نشانی از قیام برای اصلاح امور می نامیم. عاشورای حسین (ع) را نه نماد میل به جنگ و خونریزی که نشانه ای از صلح و مدارای پیام آور حق می شناسیم و عاشواری حسین (ع) را نمادی می بینیم از دور کردن امت از اختلاف و جنگ و کشتار. این نگاه که دقیقا نقطه ی مقابل نگاه آن جریان افراطی اواخر دهه ی هفتاد است هم معترضانی دارد. همان کفن پوشان خودجوش که در آن روزگار اعتراضشان برای این بود که چرا آن جماعت تندرو و رسانه هایشان حسین (ع) و قیامش را مصداق خشونت می نامند در روزگار ما که معتدلین جامعه عاشورای حسین (ع) را ضد خشونت معرفی می کنند هم باز معترضند البته در این روزگار اسمشان شده است دلواپس.

اما به چه دلایلی عاشورای حسین (ع) را باید نمادی دانست از ضدیت با جنگ و خشونت و دور کردن امت از نزاع و کشتار و اختلاف؟

یکم . این که حضرت حسین (ع) نه به قصد جنگ که به قصد لبیک گفتن به دعوت و خواست اکثریت مردم کوفه و نخبگان این شهر به سمت آن جا به راه می افتد با اهل بیتش به قصد اصلاح امور با همراهی اکثریت برای قیام علیه حاکم جور بعد از اطمینان یافتن از آن که این اصلاح خواست اکثریت است و خواست طبقه ی نخبگانی.

پاسخ امام حسین (ع) به نامه ی مردم کوفه :

" ... اگر او (مسلم بن عقیل)  برای من بنویسد که طبقه ی اهل فضل و خردمندان کوفه اظهارات شما را تایید می کنند بزودی به سوی شما حرکت خواهم کرد"

پاسخ مسلم بن عقیل به امام حسین (ع) :

"... به محض وصول نامه به طرف کوفه حرکت کنید چرا که مردم طالب شمایند و نسبت به خاندان اموی علاقه ای ندارند."

دوم.دوری گزیدن امام حسین (ع) از شروع جنگ را می توان در چند مقطع به خوبی مشاهده کرد.

سخنان حسین (ع) بعد از مواجهه با حر بن یزید ریاحی و لشکریانش که در مقابل امام قرار گرفته بودند.(قبل از اقامه نماز ظهر) :

"... من به سوی شما نیامدم تا این که نامه های شما به من رسید و فرستادگان شما نزد من آمدند و از من خواستند که به نزد شما آیم پس اگر بر سر عهد خود هستید من به شهر شما می آیم و اگر آمدنم را ناخوش می دارید من باز می گردم."

(بعد از نماز عصر) :

"... اگر شما برای ما چنین حقی قائل نیستید و نامه های شما با گفتارتان یکی نیست من از همین جا باز خواهم گشت."

بعد از این سخنان و جواب حر که این نامه ها را قبول ندارند و باید امام را به سوی عبیدالله ببرند حضرت حسین (ع) سه بار خواستار بازگشت می شود تا از شروع نزاع و خونریزی جلوگیری کند.

سوم. چند روز بیشتر تا واقعه ی عاشورا نمانده بود که امام حسین (ع) تصمیمی می گیرد که می توان آن را الگویی بسیار کاربردی برای بشر امروز دانست : تصمیم به ملاقات با عمربن سعد بعنوان کسی که فرمانده سپاهی است که برای جنگ و و کشتار آمده است. نام این ملاقات را هر چه که بگذاریم چه "نهیب" چه مذاکره چه هر اسم دیگری در نتیجه فرقی ایجاد نمی شود. نتیجه ی این دیدار مهم نامه ی عمربن سعد است به عبیدالله. نامه ای که فحوای آن اجازه گرفتن از عبیدالله است برای پایان دادن به این صف آرایی و رفع حصر از حسین (ع) و یارانش و اجازه بازگشت دادن به آن ها اما امان از بی خردی ها و افراط جویی های عبیدالله ها و شمرهای تاریخ.

چهارم. دور کردن یاران همراه از آسیب های جنگ قریب الوقوع که تمام تلاش ها برای جلوگیری از آن انجام شده است.

 شب عاشورا می شود امام خطبه ای می خواند و در انتهای آن به یارانش می گوید " ... از سیاهی شب برای دور شدن از محل خطر استفاده کنید. این مردم مرا می خواهند و چون بر من دست یابند با شما کاری ندارند."

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۶
محمد ..

           


"ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست"

 

من همانم که شدم سخت نمک گیر از او

آمدم تا بنویسم دو سه خط سیر از او

 

بنویسم که چه خوب است رهایی سید

دلم از شهر گرفته ست کجایی سید؟

 

 "مردم دیده ی ما جز به رخت ناظر نیست

دل سرگشته ی ما غیر تو را ذاکر نیست"

 

سالها رفته ولی نام تو برجاست هنوز

شور زیبای تو در خاطره ی ماست هنوز

 

رجز غرق غرورت چقدر زیبا بود

شور لبریز شعورت چقدر زیبا بود

 

خار در چشم حسودان شدی و گل کردی

زخمها بر جگرت بود و تحمل کردی

 

رفتی و از تو نگفتند غمی نیست برو

غربت ذاکری ات چیز کمی نیست برو

 

دردم این است شده دشمن مرموز رفیق

هرکه سوزانده دلت را شده امروز رفیق

 

دل من سوخته از حیله و بازی هاشان

دل من سوخته از خاطره سازی هاشان

 

این همان بازی پرپیچ وخم تقدیر است

دشمنت سخت پشیمان شده اما دیر است

 

نقش بر روی عقیق تو حسین است حسین

نام آن یکه رفیق تو حسین است حسین

 

چقدر ساده به تو تهمت مرتد زده اند

و شنیدم که تو را در خود مشهد زده اند

 

کاش اینها همه یک شایعه باشد ای کاش

تا ز هم وحدت این قوم نپاشد ای کاش

 

کفر این نیست که از فرط جنون داغ کنی

کفر این نیست که در منقبت اغراق کنی

 

کفر این است که انسان خود شیطان باشد

این که نان دانی ما خون شهیدان باشد

 

کفر این است همین سبک عزاداری من

بشود مجلس من سنگر بدکاری من

 

کفر این است که از شهرت خود کور شوم

بعد از آنی که شدم بت ز ادب دور شوم

 

بعد از آن خدمت بسیار به دشمن بکنم

بعد از آن هر غلطی خواست دل من بکنم!

 

پیر میخانه غریب و تک وتنها چه کند؟!

با ریاکاری این دوست نماها چه کند؟

 

خوب گفتی که محک پینه ی پیشانی نیست

ریش و تسبیح و دوتا ذکر، مسلمانی نیست

 

خوب گفتی که شده ملعبه ی بی دینان

جهل صفینی و تکراری ظاهربینان

 

نکند روضه شود جای دهان هرزی ها

نکند روضه شود جای غرض ورزی ها

 

وقسم میخورم اصلا به "لوا الزینب"

اولین درس ابالفضل  ادب بوده ادب

 

بی ادب باشم و هی روضه بخوانم بازیست

شهرت مجلس ارباب به "طیب" سازیست

 

من جگر دارم و از رفتن سر هیچ مگو

 "من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو"

 

تیغ خون خورده ی سرخ وسط میدانم

پای آن حرف خودم مانده ام و میمانم

 

هرکسی گفت که مداح حسینم تک نیست

هر کسی گشته علی گو که علی مسلک نیست

 

اسم مداح بزرگ است جسارت کردند

عده ای پشت همین اسم تجارت کردند

 

اصلاً از دیده من نوکر دلخواه تویی

معنی واقعی ذاکر و مداح تویی

 

غرق ناپاکی و یک سیر نزولی نشدی

آه مداح علی (ع)؛ حاجی پولی نشدی

 

میشوی زنده تر از پیش تو در فردامان

میخورد عکس تو بر سینه ی خیلی هامان

 

شک ندارم به خدا روز جزایی هم هست

دلم از شهر گرفته ست خدایی هم هست

 

دلم از شهر گرفته ست کجایی سید؟

خوش به حالت که پریدی و رهایی سید!



شعر از محسن کاویانی.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۲
محمد ..



لطفا به بنده که یحتمل "سهل انگارم" و سهل اندیشم" و "مطالب را درست نمی فهمم" و "جزء بیخیالان

 جامعه ام" و "عمق مسائل را نمی فهمم" و "دارای نگاه ساده اندیشانه و عامیانه ام" و "تاریخ را این جور 

می فهمم" سه تا از "ضررهای بی شمار" ی که بر اساس آن "مذاکره با امریکا ممنوع است" را بفرمایید.


...................................................................................................


(نوشته شده در بیست و یکم مهرماه هزار و سیصد و نود و چهار) :    بی ربط به مطلب : همانقدر که اجرایی شدن برجام را برای کشور مفید می دانم افتضاح گریه آور امروز لاریجانی و همراهانش در مجلس در جریان تصویب جزییات طرح "مجوز اجرای برجام به دولت" را برای حال و آینده ی نظام و کشور مضر می دانم.   


۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۲ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۷:۱۸
محمد ..

1- بخشی از بیانات رهبری نظام در روز هشتم مهرماه 1394:

"... ما رعایت ادب اسلامی، رعایت حرمت برادری در امّت اسلامی را نگه داشتیم؛ ما میتوانیم عکس‌العمل نشان بدهیم. اگر بنا شد عکس‌العمل نشان بدهیم، عکس‌العمل‌های ما خشن هم خواهد بود، سخت هم خواهد بود ...  امروز ده‌ها هزار نفر از عزیزان ما هنوز در مکّه و مدینه، در مناسک حجّند؛ اندک بی‌احترامیِ به اینها، عکس‌العمل ایجاد خواهد کرد؛ عمل نکردن به وظایفشان نسبت به ابدان مطهّر جانباختگان عزیز ما در حج، عکس‌العمل ایجاد خواهد کرد..."

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30933


2- بخشی از گفتگوی تلفنی وزیر بهداشت (از عربستان) با برنامه ی تیتر امشب در پاسخ به سوالی درباره ی همکاری عربستان در روز هفتم مهرماه 1394:

"ما در بدو ورود مشکل نداشتیم و سعودی ها همکاری کردند اکنون هم در حال پیگیری امور هستیم."

http://www.irinn.ir/news/126179/%D8%AA%DB%8C%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B4%D8%A8-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1-%D9%87%DB%8C%DA%86%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%81%D9%86-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA


3- بخشی از گفتگوی تلفنی معاون وزیر امور خارجه (از عربستان) با برنامه ی گفتگوی ویژه خبری در پاسخ به سوالی درباره ی همکاری عربستان در روز هفتم مهرماه 1394:

"اکنون روند همکاری عربستان بهتر و قاعده مندتر شده است.به همراه آقای هاشمی نماینده دولت و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به سردخانه پیکرهای جان باختگان ایرانی و خارجی رفتیم در حالی که پزشک و برخی از مأموران عربستان حضور داشتند و آقای هاشمی توانست در هر جا که مورد نظرش بود با همکاری طرف سعودی حضور یابد و از نزدیک در جریان روند امور قرار گرفت." 

http://www.iribnews.ir/NewsBody.aspx?ID=96101


ـــ  چند روزی است که جریان رسانه ای منتقد دولت با سوءاستفاده از حادثه ی فجیع پیش آمده در منا به تیم دیپلماسی دولت حمله کرده و آن را منفعل می نامد و در این دو سه روز بعد از بیانات رهبری نظام نیز داستان سرایی می کنند که دلیل بیشتر شدن همکاری سعودی ها با ایران برای حل و فصل این موضوع تهدیدهای حضرت ایشان بوده است در حالی که هر کسی که از مختصر شعوری هم برخوردار باشد می تواند به راحتی متوجه شود که هفتم مهرماه که مسئولین ایرانی حاضر در عربستان از بهبود همکاری این کشور سخن می گویند قبل از هشتم مهرماه و سخنرانی رهبری نظام در نوشهر است پس طبیعتا نمی شود همکاری عربستان را به تهدیدات حضرت ایشان مرتبط دانست. البته آنان که ماموریت دارند که دو قطبی رهبر - دولت را برای رسیدن به اهداف سیاسی شان پر رنگ کنند احتمالا وقتی برای این نداشته اند که قبل از اینکه این موج جدید رسانه ای را ایجاد کنند به تاریخ انتشار این سه خبر نگاهی بیندازند.   

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۶:۰۹
محمد ..