آنچه بر برجام گذاشت.
درباره ی نود روزی که زمان بررسی برجام در پایتخت ها بود می شود از جنبه های مختلفی نوشت. در این چند خط قصد بر این است که نگاهی انداخته شود به نوع تصویب طرح مجلس که مجوزی است به دولت برای اجرای برجام و نامه ی رهبری نظام به رییس جمهور و در پایان هم چند پاسخ کوتاه به نقدهایی که به برجام شده است و چند سوال کوتاه از منتقدان.
یکم . سه شنبه ی چند وجهی.
جزییات طرح مجلس درباره ی برجام در کمتر از 15 دقیقه تصویب شد. جزییات طرحی که برای تصویب کلیاتش 4ساعت در صحن علنی مجلس بحث و جدل شده بود. دلیل این اتفاق هم تصمیم رییس مجلس بود که سیمان های روح الله حسینیان را به جای صالحی بر روی 200 پیشنهاد نمایندگان ریخت و اجازه ی صحبت به هیچ کس را نداد. درباره ی تصمیم لاریجانی می توان از وجوه مختلفی اظهار نظر کرد.
الف. از زاویه قانون گرایی :
اگر از این زاویه به آن تصمیم نگریسته شود برای کسی که فقط خلاصه ای از آیین نامه ی مجلس را هم خوانده باشد مثل روز روشن است که رییس مجلس در آن سه شنبه قانون شکنی کرده است. لازم به یادآوری است که این عدم رعایت قانون فقط مختص این طرح یا شخص لاریجانی نیست. مثال بارزش در زمان بررسی لایحه بودجه است که چنین اتفاقاتی می افتد. یک جورهایی می شود گفت این عدم رعایت آیین نامه تبدیل به رویه شده است و انگار اختیار نانوشته ی رییس جلسه است.
ب. از زاویه آزادی خواهی :
اگر آزادی را بعنوان یکی از آرمان های انقلاب بپذیریم طبیعتا باید به لوازمش هم پایبند باشیم. این آرمان انقلاب ما را به این سمت هدایت می کند که مخالفان انقلاب اسلامی هم تا وقتی دست به سلاح نبرده اند باید آزادانه به نشر افکارشان و بیان نظراتشان بپردازند چه رسد به افرادی که از فیلترهای متعددی رد شده اند و نماینده ی مجلسند و حداقل در ظاهر از دوستداران سفت و سخت نظام و انقلاب. این عدم اجازه ی صحبت به نمایندگان در آن روز خلاف این آرمان انقلاب 57 مردم ایران بود.
ج. از زاویه دموکراسی خواهی :
اگر بپذیریم که مشغول تمرین دموکراسی هستیم و مشغول بسط و گسترش آن باید به ملزومات آن هم وفادار باشیم. این که در قوه ای که باید مظهر رفتار دموکراتیک باشد شاهد این چنین رفتارهای مستبدانه ای باشیم ناامید کننده است. از آن ناامید کننده تر برخورد افراد و گروه هایی است که فریاد دموکراسی خواهی شان گوش فلک را کر کرده است و ادعایشان این است که برای رسیدن به این آرمان شکنجه ها و محدودیت ها و حبس ها را تحمل کرده و می کنند. وقتی اینان که حداقل در ظاهر دموکراسی خواهند در برابر این رفتار دیکتاتورمآبانه یا سکوت کردند یا از آن بدتر شروع به قهرمان سازی از لاریجانی و تمجید از این تدبیر او کردند از دیگرانی چه توقعی می توان داشت؟
د. از زاویه منافع ملی و امنیت ملی :
اقلیتی در مجلس قصدشان این بود که با 200 پیشنهاد خود که می دانستند همه ی آن ها در صحن علنی رای نمی آورد به خیال خودشان "فیلی باستر" ایرانی راه بیندازند. این جماعت که به خاطر مخالفتشان با دولت منافع ملی را به بازی گرفته بودند و امنیت ملی برایشان فقط بهانه ای برای دور کردن رقیبانشان از عرصه سیاست است باهدف این که از زمان نود روز بررسی برجام در پایتخت ها عبور کنیم و خودبخود برجام لغو شود این 200 پیشنهاد را علم کردند. نتیجه ی این بازی بچگانه ی این اقلیت کم شمار این می شد که نه تنها برجام که در راستای منافع ملی و امنیت ملی است و خواست اکثریت است اجرایی نگردد بلکه ایران بعنوان کشوری بدعهد که به تعهدات خود پایبند نیست معرفی گردد که با تصمیم رییس مجلس خوشبختانه این بازی به هم خورد.
ه. از زاویه اخلاق :
جماعتی که روز و شب عهد شکنی امریکا را در بوق و کرنا می کرد به سادگی آب خوردن قول و قرار خود را زیر پا گذاشت. آن جا که رهبران دو فراکسیون مجلس تصمیم گرفتند که به شرط آن که گزارش کمیسیون ویژه خوانده شود کلیات طرح با رای بالا تصویب شود اما در کمال تعجب براثر خلف وعده ی حضرات با بصیرت صد نفر با آن مخالفت کردند. و از آن بدتر آن زمان که قرار شد جزییات طرح بدون مطرح شدن پیشنهاد ها تصویب شود شروع به قیل و قال کردند که آقای رییس دارد صدای ما را خفه می کند.
دوم. تایید متناقض.
سرانجام رهبری نظام در نامه خود به رییس جمهور برجام را تایید کردند درباری این نامه دو نکته قابل ذکر است.
الف. در بخشی از نامه ی حضرت ایشان آمده که برجام دارای "موارد متعدد ضعف های ساختاری" است. سوالی که در این جا ذهن را می آزارد این است که اگر رهبری واقعا معتقدند که سازه ی برجام از نظر ساختاری دچار نقاط ضعف متعدد است چگونه آن را تایید کرده اند؟ ! شاید در پاسخ گفته شود که این تایید با چندین و چند شرط انجام گرفته است که باید گفت وقتی ساختار موضوع دچار ضعف های متعدد باشد با صد شرط هم نمی توان ضعف های ساختاری را اصلاح کرد.
ب. در بخش دیگری از این نامه نوشته شده است که :
"در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند."
این موضوع هم دارای تناقض است. موضوعات مورد مناقشه بین ایران و غرب (بخصوص امریکا) چهار تاست : 1- موضوع هسته ای . 2- مسئله ی حقوق بشر. 3- موضوعات منطقه و تروریسم. 4- رابطه ایران – امریکا.
همانطور که همه مطلعند و بارها توسط رهبری نظام و رییس جمهور و تیم وزارت خارجه بیان شده است موضوع مذاکرات صورت گرفته فقط موضوع هسته ای بوده است و طبیعتا نتیجه ی به دست آمده (برجام) هم قادر به حل موضوع مذاکره خواهد بود نه سه موضوع دیگر. این چه توقع عجیب و غریبی است که رهبری نظام دارند که در حوزه های دیگر که درباره شان مذاکره ای صورت نگرفته و در نتیجه به راه حلی هم دست نیافته ایم تحریم جدیدی وضع نشود؟ ! از یک سو مذاکره درباره ی موضوعات دیگر را ممنوع اعلام می کنند و از سوی دیگر وضع تحریم در آن حوزه ها را نقض برجام !
سوم. پاسخ به نقدهایی که به برجام شده است.
اگر بخواهیم نقدهایی که به برجام شده است را بصورت فشرده و خلاصه جمع آوری کنیم به این چند مورد می رسیم:
1- 1- همه ی تحریم ها لغو نمی شود.
2- 2- پروتکل الحاقی باعث بازرسی از تاسیسات نظامی می شود.
3- 3- چرا طرف مقابل با حقط راکتور اراک در نقطه ی دیگری راکتور مدرن تری نمی سازد تا قلب راکتور اراک سالم بماند؟
4- 4- کند شدن روند تحقیق و توسعه.
5- 5- مکانیسم ماشه در قطعنامه 2231.
6- 6- طبق برجام ایران بعد از 24 روز مجبور است که به آژانس اجازه ی دسترسی به هر مکانی را بدهد.
7- 7- چرا اقدامات مرحله به مرحله در نظر گرفته نشد.
و ...
و اما پاسخ ها:
1- برای بررسی این موضوع باید دید ماموریت تیم مذاکره کننده چه بوده است؟ آنان از طرف نظام مامور بودند تا کلیه تحریم های مالی و اقتصادی و بانکی مرتبط با موضوع هسته ای را لغو کنند و تحریم های دیگر مرتبط با موضوع هسته ای هم در فاصله ای معقول(که طبق برجام برخی 5 سال و برخی 8 سال و برخی 10سال خواهد بود).
پس اینکه منتقدین برجام با رندی بخواهند همه ی تحریم ها را یک کاسه کنند و از تحریم های غیر مرتبط با موضوع هسته ای و یا غیر اقتصادی و مالی و بانکی مثال بیاورند که در روز اجرا لغو نمی شود کار غلطی است چون ارتباطی با ماموریت تیم مذاکره کننده ندارد. درباره ی تحریم های کنگره هم که لغو نمی شود و متوقف می شود هم طبق خط قرمزی که رهبری نظام ترسیم کرده اند عمل شده است به این معنا که تحریم های مالی و بانکی و اقتصادی مرتبط با هسته ای که در شورای امنیت و اتحادیه اروپا و توسط دولت امریکا وضع شده است لغو می شود و تحریم های وضع شده توسط کنگره توسط رییس جمهور امریکا متوقف می گردد. اگر تیم مذاکره کننده منتظر لغو تحریم های کنگره می ماند به قول وزیر خارجه مانند آن بود که ایران با دست خودش خود را گروگان تندروهای کنگره و لابی اسرائئل می کرد.
2- پروتکل الحاقی دو سال به شکل داوطلبانه در ایران اجرا شده است و سالها در بیش از صد وبیست کشور دنیا در حال اجراست. طبیعتا مسئولان آن صدوبیست کشور از مختصر شعوری برخوردار بوده اند و اگر اجرای این پروتکل باعث ضررهایی برای امنیت کشورشان می شد از اجرای آن سر باز می زدند.دو سال اجرای آن در ایران هم نشان داد که پروتکل الحاقی آن "لولو خور خوره ای" که برخی می گویند هم نیست. درباره ی بازرسی از اماکن نظامی هم باید گفت که بین دسترسی که در پروتکل آمده و بازرسی تفاوت بسیار است. آن هم دسترسی مدیریت شده. به این معنا که مامورین آژانس فقط می توانند از قسمتی که مدعی اند کاری خلاف مقررات صورت گرفته نمونه برداری کنند که چگونگی این نمونه برداری و محدودیت هایی که ایران برای این کار در نظر گرفته است در نقشه راه محرمانه ی بین ایران و آژانس آمده است. نقشه راه محرمانه ای که باعث می شود اندک نگرانی های واقعی امنیتی هم رفع شود.
3- آنان که چنین نظری دارند یا معنای مذاکره را فهم نکرده اند یا طرف مقابل را نمی شناسند یا شوخی می کنند. همه ی بحث طرف مقابل این بود که نامی از راکتور آب سنگین اراک هم نیاید و آن جا با خاک یکسان شود. اما امروز نه تنها نام راکتور آب سنگین اراک در سند رسمی برجام که مورد قبول ایران و 1+5 است آمده بلکه ماهیت آب سنگینش هم حفظ شده و با طرحی که مهندسان صنعت هسته ای ایران داده اند به شکل مشترک و با استاندارد های بالاتر و مطمئن تری بازطراحی و مدرن سازی می شود.
4- درباره ی موضوع پیشرفت های علمی (و در این جا موضوع هسته ای) با دو نگرش مواجه هستیم. نگرشی که در اوهام و خواب و خیال است و فکر می کند فعالان هسته ای ایران همه ی قله های این دانش را یکی پس از دیگری فتح کرده اند و این دانش را به اکمل وجه در دست دارند و اگر برجام نبود با سرعتی نجومی به 190000 سو می رسیدیم. اگر با این نگرش به برجام نگاه کنیم بله قطعا برجام باعث کند شدن حرکت ما می شود.
اما اگر بپذیریم ما راه بسیاری داریم برای رسیدن به قله های این دانش و به این نکته توجه کنیم که در جای جای برجام در زمینه ی تحقیق و توسعه از "برنامه ی ایران" یاد شده است آن وقت می توان فهمید که اگر برجامی هم نبود شکل و روند و سرعت تحقیق و توسعه ی ایران در همین محدوده ی آمده شده در برجام بود.
5- اگر بپذیریم که مذاکره بده بستان است آنگاه مکانیسم ماشه قابل فهم خواهد شد. در صورت عدم وجود این مکانیسم طرف مقابل آمادگی برای رفع تحریم ها نداشت و نکته ی دیگر این است که امکان بازگشت پذیری همانقدر که برای آنان فراهم است برای ایران نیز امکان پذیر خواهد بود. بازگشت پذیری ایران چون باعث تجدید نظر در روابط ایران – آژانس هم می شود برای طرف مقابل ترسناک تر است چون آنان واقعا باورشان شده است که ما به دنبال بمب بوده ایم.
6- این انتقاد حرکت از پله دوم است. اگر به پله ی اول نگاهی بیندازیم می بینیم که طبق پروتکل الحاقی کشورها باید بعد از سه روز از درخواست آژانس آن را بپذیرند در غیر این صورت مشمول مجازات هایی خواهند شد اما تیم مذاکره کننده توانست این زمان را به 24 روز برساند. اتفاقا این مورد جز نقدهای اسراییل و تندروهای کنگره بوده که چرا تیم مذاکره کننده امریکا با 24 روز فرصت دادن به ایرن موافقت کرده است. و عجیب است که این موضوع که یک دستاورد است بعنوان نقد مطرح می شود.
7- درباره ی این موضوع که ایده ی اصلی تیم مذاکره کننده در دولت سابق بود که البته هیچ وقت طرف مقابل راضی به پذیرش آن نشد هم اشکالی وجود دارد. آن اشکال این است که سازوکار تحریم ها به شدت پیچیده و تو در تو شده است به این معنا که اگر قرار بود تحریم های اقتصادی و مالی و بانکی و انرژی به شکل مرحله به مرحله رفع می شد تاثیری نداشت و فقط زمانی که یکجا رفع شوند موثر واقع خواهند شد.
چهارم. چند سوال از منتقدان.
1- 1- نظرتان درباره ی اینکه در زمان دولت سابق هیچ نشریه ی حتی اجازه نوشتن یک کلمه در نقد سیاست های هسته ای و تیم مذاکره کننده را نداشت چیست؟
2- 2- نظرتان درباره ی اینکه دبیر خانه ی شورای عالی امنیت ملی در زمان سعید جلیلی بعد از هر دور مذاکره متنی را به رسانه ها برای انتشار می داد و تاکید می شد هیچ مطلبی خارج از این متن در خصوص مذاکرات منتشر نشود چیست؟
33- نظرتان درباره ی ممنوعیت انتشار اظهارات مقامات امریکا در خصوص مذاکرات آن دوره در نشریات کشور چیست؟
4- 4- نظرتان درباره ی نوع تعامل مجلس با تیم سیاست خارجی دولت سابق چیست؟
5- 5- تیم مذاکره کننده سابقچند بار در خصوص مذاکرات به مجلس دعوت شده بود؟
6- 6- هزینه – فایده ی آن چیزی که نامش را دستاوردهای هسته ای دولت سابق می گذارند چه مقدار بوده است؟
7- 7- نظرتان درباره ی نامه نگاری های بین رهبری نظام و رییس جمهور امریکا چیست؟
8- 8- نظرتان درباره ی مجوز رهبری نظام به دولت سابق برای مذاکره با امریکا در موضوع هسته ای چیست؟
9- 9- نظرتان درباره ی مذاکرات ایران و امریکا در دولت سابق چیست؟
10- 10- آیا امکان دارد حاصل کار افرادی که "امین و متدین وغیرتمند و شجاع" خوانده می شوند و "در مقابل دشمن خوب ایستادگی کردند" و "از این آزمون هسته ای خوب عبور کردند" عهدنامه ای ننگین و بدتر از ترکمانچای و باعث ذلت ملت ایران شود؟
11- 11- چرا در حالی که در تریبون های رسمی و صداوسیما و نشریات و تجمعات به نقد سیاست های هسته ای دولت می پردازید همچنان احساس می کنید دولت روحانی امکان نقد سیاست های هسته ای اش را نمی دهد و دهان منتقدان را بسته است؟
12- 12- اگر جای منتقدان سیاست های هسته ای دولت سابق بودید در آن هشت سال چه می کردید؟
13- 13- اگر بخواهید فضای این دولت و دولت سابق را درباره ی آزادی دادن به منتقدان سیاست های هسته ای مقایسه کنید به هر کدام چه نمره ای می دهید؟
وای چه مطلب طولانی ای...:)