وقایعِ مگو
این حوادث را به یاد بیاورید :
اشغال سفارت امریکا و استعفای دولت موقت ، اعدام های اواخر دهه ی 60 ، عزل مرحوم منتظری ، قتل های زنجیره ای ، 18 تیر78 ، اعتراضات پس از انتخابات88
این ها چند مورد از وقایع پر سر و صدایی هستند که در این چهار دهه ی پس از انقلاب رخ داده است. بازتاب این حوادث در صداوسیمای ما چگونه بوده است؟ از برخی از این چند واقعه نزدیک به سی و چهل سال می گذرد و این سکوت حتی اگر به بهانه ی مصلحت هم بوده باشد دیگر بلاوجه است. آنچه از این سکوت آزاردهنده تر است قرائت های یکسویه ای است که از آن وقایع تاریخی ارائه می شود. قسمت بامزه ی ماجرا اینجاست که حضرات تصمیم گیر در صداوسیما همواره از سوءاستفاده های شبکه های خارجی که "معاند" می خوانندشان می نالند اما خودشان با سکوت نابجایی که در قبال این حوادث از خود نشان می دهند زمینه ی مساعدی را برای میدانداری آن ها فراهم می کنند. در موضوعاتی هم که این سکوت در ظاهر شکسته می شود چنان خوانش یک طرفه ای از واقعه ارائه می شود که آدمی شکرگزار سکوتشان شود. حتی درباره ی واقعه ای مثل 18 تیر 78 با گذشت قریب به بیست سال، هنوز صداوسیمای ما که "رسانه ی ملی" اش می خوانند یک گفتگوی نیم ساعته هم با مقامات وقت دولت انجام نداده است.
همین مدل رفتاری است که باعث می شود یک فایل صوتی که در آن حرف جدیدی گفته نشده یا یک سند که اعتبار چندان بالایی هم ندارد یا امثال این ها باعث هرج و مرج ذهنی و تلاطم بین افراد پیگیر این موضوعات می شود.
اگر صداوسیمای ما این محافظه کاری های مضحک را کنار بگذارد و دست از سکوت و یکجانبه نگری بکشد آنگاه می توانند جلوی تاثیرگذاری رسانه هایی که "معاند" می خوانند را بگیرند.
وقایعی از جنس اعدام های دهه ی 60 بیخ ریش این مملکت است تا وقتی یاد نگیریم با هم گفتگو کنیم و درباره اش حرف بزنیم و "رسانه ی ملی" هم این گفتگوهای چند جانبه را به مردم ارائه دهد.