آن چه از اقدامات اردوغان بدتر است.
بگیر و ببند های بی حساب و کتاب اردوغان پس از کودتای اخیر در ترکیه امری مرسوم در کشورهای جهان سوم است. به این معنا که نظام سیاسی مستقر به بهانه ی رخدادهای ناخوشایندی از قبیل کودتا یا اعتراضات مردمی یا آشوب های خیابانی و امثالهم "تر و خشک را با هم می سوزاند" و همه چهره ها و گروه هایی را که نگاه منتقدانه ای نسبت به نظام حاکم دارند تحت فشار قرار می دهد. چنین رفتارهای نامبارکی را می توان در همه ی کشورهایی که هنوز دموکراسی و چارچوب هایش در آن جا نیفتاده و یا به این موضوع معتقد نیستند مشاهده کرد.
آن چه از این اقدامات بدتر است رضایت اکثریت از این گونه رفتارها ست. می توان کبک وار سر در برف کرد و توهم "بی شمار" بودن داشت و اساسا این موضوع را منکر شد اما این یک واقعیت است که در کشورهای جهان سوم این برخوردهای چکشی با توجیه هایی از قبیل جلوگیری از تجزیه شدن کشور یا حفظ امنیت در برابر دشمن یا حفظ نظام و ... حمایت نسبی اکثریت را با خود دارد.
در نتیجه آنان که دغدغه دموکراسی دارند باید همه ی تلاش خود را بیش و پیش از اصلاح و تغییر در نظامات سیاسی صرف آگاهی دادن به مردمی کنند که نگاهی حامیانه به برخوردهای خلاف قواعد دموکراتیک در نظام های سیاسی کشورهای جهان سوم دارند.
اگر قرار است تغییری ایجاد شود لازمه اش تغییر در نگرش تک تک افراد است که "إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم" (خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند).