این شدنی نیست !
تنها چند قدم مانده به توافق هسته ای صداهایی به گوش می رسد که رسیدن به توافق را ناممکن می کند. این بار بر خلاف بیشتر دفعات قبل صدا آشناست و از دور نمی آید. این بار همه چیز برعکس شده است. کسی غیر از صداوسیمای خودمان به فشارهای اسرائیل و اعراب توجهی ندارد. از بهانه جویی های فابیوس خبری نیست و امریکا هم بهانه به دستمان نمی دهد و حتی درباره ی مهمترین موضوع اختلافی (P M D) چراغ سبز نشان می دهد.
اما این بار صدای ساز مخالف از راس نظام شنیده می شود. صدایی که تا پیش از این از حنجره ی دلواپسان بیرون می آمد این بار از سمت رهبری نظام شینده می شود. البته طبیعی است وقتی کثیری از مشاوران حضرت ایشان از این جماعت برگزیده شده اند شخصیت حقیقی معتدلشان یارای مقابله با اطلاعات ناقص و مغلوط مشاوران که به شکل رگباری به سمت مردم و رهبرشان شلیک می شود را نداشته باشد. این صدای ناهمگون بار اول در دانشگاه افسری امام حسین (ع) به گوش رسید آن جا که آن جمله ی "اجازه نمی دهم" معروف را گفتند و مسئولان سیاست خارجی دولت دست از پا دراز تر با جواب منفی پایتخت به سمت میز مذاکرات رفتند و پاسخ این سوال ساده داده نشد که چگونه است که در زمان دولت اصلاحات و زمان دولت سابق که فرسنگ ها با حل و فصل این بحران فاصله داشتیم از "اجازه نمی دهم" خبری نبود و هم اجازه ی دسترسی به اماکن نظامی داده شد و هم مصاحبه. اما این بار که چند قدم مانده "اجازه نمی دهم" ؟ !!!!!
این صدای هم آوا با دلواپسان برای بار دوم دیشب به گوش رسید.درست چند ساعت پس از تصویب طرح "رقیق شده" ی مجلس.
شاید علی لاریجانی هیچ وقت فکرش را هم نمی کرد که تنها چند ساعت بعد از اینکه با عقلانیت خود یک تنه جلوی اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان ایستاد و طرح آنان را که عملا مذاکرات را به بن بست می کشاند با اضافه کردن چند جمله مثل "... و مصوبات شورای عالی امنیت ملی باید اجرا شود" یا تغییر "لغو تحریم ها در روز توافق" به "لغو تحریم ها در روز اجرای توافق" طرح نمایندگان را عقلانی تر کرد رهبری نظام تمام رشته های او و دولت و کسر قابل توجهی از ملت که تشنه ی حل و فصل این بحران اند را پنبه کند و در جملاتی تند تر از طرح اولیه نمایندگان بگویند: "... ما محدودیّت ده سال و دوازده سال و مانند اینها را قبول نداریم ... بنده تصریح میکنم، تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی، چه آنچه به شورای امنیّت ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به کنگرهی آمریکا ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا میکند، همه باید فوراً در هنگام امضای موافقتنامه لغو بشود ..."
با تعیین چنین خط قرمزهایی پدر جد ظریف هم توانایی رسیدن به یک توافق را نخواهد داشت. دلیلش هم ساده است : هم برای دیپلمات های ما و هم برای دیپلمات های 1+5 این موضوع یکی از بدیهیات فرض شده بود که بین امضای توافق و اجرای آن یک فاصله ای خواهد بود تا سازوکارهای اجرایی آن فراهم شود و احتمالا دو طرف این مذاکرات از این موضوع بی خبربودند که قرار است در ایران کسانی خطوط قرمز را مشخص کنند که " تعبیرات دیپلماسی راخیلی بلد نیستند و انقلابی اند نه دیپلمات".
شاید پیشنهادی که در پایان این چند خط می آید افراط گرایانه و ناشی از عصبانیت باشد اما برآنم که دولت روحانی و یا حداقل تیم سیاست خارجی اش چاره ای جز استعفا در برابر این جور مانع تراشی ها ندارند. شاید این استعفا باعث شود که آنان که " نظرشان به رهبری نزدیک تر است" سر کار بیایند تا ببینیم با خطوط قرمزشان چه گلی به سر این مملکت می زنند دوباره !
ببینیم ما دنبال چه جور آدم هایی هستم در انقلاب .